پیش فاکتور دریافت فایل
بررسي و مقايسه ميزان هیجان خواهی در دختران و پسران معلول حرکتی و نابینا در گروه سنی 18-15 سال
5606
5,000 تومان
.zip
110 کیلوبایت
توضیحات:
فهرست مطالب
عنوان صفحه
تقدیر و تشکر
فصل اول- طرح تحقیق :
پیشگفتار
مقدمه
ضرورت تحقیق
هدف های کلی و آرمانی تحقیق
فرضیه های تحقیق
سوالات ویژه تحقیق
تعریف موضوع تحقیق
خلاصه ای از سایر فصل ها
فصل دوم – سابقه موضوع تحقیق :
مفهوم هیجان
تعریف هیجان
نظریه های هیجان
نظریه جیمزلانگه
انتقاد به نظریه جیمزلانگه
نظریه کنون- بارد
نظریه واتسون درباره هیجان
نظریه روانکاوری
نظریه فعال سازی
نظریه فرایند متضاد
دیدگاه ماندلر
نظریه بازخورد
روابط میان هیجان ها
شدت هیجان
شدت فعال سازی هیجان
شدت تحریک هیجانی
سطح بهینه خیزش هیجان
پایایی هیجان
سایر جنبه های هیجانی
مغز و هیجان
جنبه های فیزیولوژیک احساسات و هیجان ها
هیجان و برانگیختگی دستگاه عصبی خودمختار
آیا انگیزه های هیجانی اساسی فیزیولوژی متفاوتی دارند؟
عناصر تجربه های هیجانی
ارتباط میان مراحل فیزیولوژی هیجان
طبقه بندی هیجان ها و ابعاد آن
اختلالات ابزار هیجانی
ارتباط بین انگیزش و هیجان
هیجان و ارتباط غیرکلامی
سابقه موضوع تحقیق
معلولی
معلول کیست و معلول چیست؟
معلولیت بینایی
خلاصه تحقیقاتی که در زمینه نابینایی در جهان صورت گرفته است
تحقیقی در مورد تظاهرات هیجانی یک کودک نابینا
معلولین حرکتی
خلاصه تحقیقاتی که در زمینه معلولین حرکتی در جهان صورت گرفته است
فصل سوم – روش تحقیق
روش تحقیق و جامعه آماری
نمونه مورد تحقیق
ابزار تحقیق
متغیر مستقل
متغیر وابسته
روش آماری
فصل چهارم- جداول آماری
جداول آماری تحقیق
فصل پنجم- نتیجه گیری
نتیجه گیری و تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق
فصل ششم- خلاصه تحقیق و پیشنهاد ها
خلاصه تحقیق و نتایج آن
پیشنهادات
محدودیت های تحقیق
پیشنهاداتی برای تحقیقات آینده
فهرست منابع فارسی
فهرست منابع لاتین
استفاده از پایان نامه
پیوست 1 فرمول های مورد استفاده در تحقیق
پیوست 2 جدول نمرات بدست آمده
پیوست 3 تست مورد استفاده
پیشگفتار :
انسان از هنگام تولد در میان شبکه ای از روابط متقابل اجتماعی به سر می برد و جامعه و فرهنگ در جهت دادن به کوشش های تربیتی نقش اساسی دارند.
احساس و هیجان یکی از جالبترین و بحث انگیزترین موضوعاتی هستند که از گذشته ای بسیار دور تاکنون ذهن انسان را به خود مشغول داشته اند. بشر، از دیرباز تاکنون در کاوش یافتن شیوه هایی بوده است نا با یاری آنها به آرامش و خوشبختی دست یافته و خود را از چنگال ترس، اضطراب، غم و اندوه برهاند.
هیجان ها همیشه مورد توجه کامل انسان بوده اند. زیرا در هر تلاش و هر اقدام مهم بشری حالات هیجانی به طریقی دخالت دارند
اثرات و جایگاه آنها در نظام طبیعی زندگی انسان تفکر کرده اند و نظریه هایی ارائه داده اند.
حکمای اسمی به اهمیت بعضی هیجان های خاص مرتبط با تجربه مذهبی افراد پی برده اند و پرورش این هیجانات را به طور غیرمستقیم و راس برنامه تربیت مذهبی قرارداده اند. نویسندگان، نقاشان و موسیقی دانان همواره سعی کرده اند برای تحریک احساسات افراد و تاثیر گذاشتن برآنان از طریق ارتباط های سمبلیک به هیجان ها متوسل شوند.
پیشرفت های نیم قرن اخیر در زمینه روانکاوی، روانشناسی بالینی و جلب روان شی نقش هیجان را در سلامت و بیماری افراد به طور دقیق مورد توجه قرار داده اند.
مقدمه:
به جرأت می توان گفت که هیجانات لذت بخش یا مثبت در زندگی انسان به طور کلی درست به همان اندازه مهم و متنوع هستند که هیجانات ناگوار یا منفی، مگر آن که برداشتی بسیار بدبینانه از زندگی داشته باشیم.
در اجتماع ها گرو وسیعی از کودکان و بزرگسالان هستند که به گونه ای خاص از جنبه های فکری، حسبی، عاطفی، هیجانات و یا ویژگیهای رفتاری با دیگر همسالان خود تفاوت دارند. این افراد به کمک ویژه ای نیاز دارند تا استعداد های نهائی خود را به شکلی مطلوب شکوفا سازند.
تشخیص نیازهای ویژه این کودکان و بزرگسالان از جانب مربیان و افراد عادی به یک رشته طرح و برنامه ریزی ویژه منتهی می شود، که از جهات مختلف کمک موثری به این گروه است.
برای معرفی نوجوانانی که خصوصیاتشان مانع می شود با بهره گیری از امکانات آموزشی معمول مداریش به صورت طبیعی رشد کنند واژه های متعددی استفاده شده است. ولی واژه ای که امروزه بیش از حد مورد استفاده قرار می گیرد واژه معلول و یا (handrcapped) می باشد و البته عده زیادی از متخصصان بر این عقیده هستند که واژه معیوب impaired و ناتوان disabled است که به افرادی اطلاق می شود که دارای نقص عضو هستند لذا کاربرد واژه معلول چندان صحیح نیست.
در عین حال اگر بتوان گفت كه هيجانها در سگها، گربهها و ساير موجودات زنده و نيز انسانها قابل تشخيص است بايد دانست كه در قشر معلول جامعه نيز عامل وجود دارد و همين احساسات هيجاني است كه سبب ايجاد برخي رفتارها در آنها مي شود و ما نميتوانيم بر روي يك ردة تكاملي خطي كشيده و نتيجه گيري كنيم، كه از آن رده به بعد ديگر هيجاني وجود نخواهد داشت.
بدون شك تأثير هيجانها است و نوجوان در اين سن باشد هيجان و تكامل احساس و رشد عقل مواجهه است و بيشتر تابع هيجان است تا عقل سليم.
ضرورت تحقيق :
مانند تمام افراد عادي يك فرد معلول (حركتي و حسي (نابينا)) نيز خواستار اين است كه باوي همچون ساير افراد رفتار شود. تعداد زيادي از افراد نابينا و معلول نميخواهند مورد ترحم قرار بگيريد و در عين حال ميخواهد ديگران آنها را درك كنند.
بيشترين نيازهاي سازگاري افراد معلول (حسي و حركتي) به سلامت عاطفي ايشان مربوط ميشود و به دليل نارساييهاي حركتي و مشكلات ارتباطي و در بيشتر موارد ظاهر ناخوشايند، آنان اغلب از اجتماع طرد ميشوند يا نسبت به آنان دلسوزي بيش از اندازهاي ابراز ميشود، پذيرشي را كه تمام افراد در جستوي آنند، غالباً از آنان دريغ ميشود والدين و بستگان بيشتر اين افراد آنها را طرد ميكنند و از مسبوب بودن خود به آنان شرم دارند. (اين موضوع امروزه چندان صحت ندارد) آنان بدون آنكه براي پذيرفته شدن جو مناسبي در اختيار داشته باشند، براي رسيدن به خود فهمي و در پي آن دستيابي به حس شايستگي و خرسندي، با مشكلات بسياري روبرو خواهند بود. در مقابل، ناكامي شديد، كه احتمالاً با ترس زياد همراه است، در آنان امري عادي است.
كودكان كه دچار آسيب ديدگي بينايي شدهاند، در مقايسه با سايركودكان داراي نيازهاي مشابهي هستند. اما درحقيقت آنان قادر نيستند به طور طبيعي ببينند، در موارد متعددي فعاليتهاي آنان را در بازيها تا ؟ محدود ميكند كه رشد جسمي آنان در كودكي در حد قابل ملاحظهاي كند ميشود. چون اشتياق فرد نابينا به حركت و بازي به سردي ميگرايد، وي غالباً به برخي رفتارها كه ؟ناگري خوانده ميشود، رو ميآورد، اين رفتارها عبارتند از آن حركتهاي بدني كه تصور ميشود فرد نابينا ميخواهد با انجام آنها بدون جا به جا شدن در فضا نياز خود را به حركت عضلاني برآورد. عقب و جلو شدن، ؟ سرو ... و از طرف ديگر اينكه نابينايي كه در سازگاري با محيط اطراف خود موفق نبودهاند، به طور دايم دچار اوهام و خيال پردازي ميشوند.
به طور كلي يك معلول گاهي چنان احساس اضطراب و ترس از ناتواني جسمي و تأثيرهاي آن برآيندة شخص ميكند كه دچار دلواپسي و ترسهايي ميشود. معمولاً حالت سه خوردگي در اكثر آنها ديده ميشود و حس امنيت و اعتماد به نفس آنان مورد تهديد قرار ميگيرد. گاهي احساس گناه به معلول دست ميدهد و تصور ميكند با بلايي كه به آن دچار شده است كيفر گناهانش را ميبيند. از يكي از مشكل ترين كمكهايي كه ميشود به اين گونه افرد ؟ ناهنجاريهاي روحي آنان است.
اگر افراد اجتماع از آنها انتظار داشته باشند كه از چندي ؟ كه باعث خوشحالي آنان ميگردد و يا خبري آنها را خشمگين نسازد، زماني افراد عادي را خشمگين نميكند، كاملاً مشخص است كه هنوز يك معلول را درك نكردهاند.
1403/8/25 - فایل سال