پیش فاکتور دریافت فایل
شبكه قواعد واجي در گويش لري انديمشك: پژوهشي در چهارچوب واجشناسي جزءمستقل
5978
4,000 تومان
.zip
1,089 کیلوبایت
توضیحات:
فهرست مطالب
عنوان صفحه
پيشكش
يادداشت
فهرست مطالب
نمادها و نشانه¬ها
فصل اول: مقدمه
1-1 درآمد
1-2 بيان مسئله
1-3 هدف و اهميت موضوع
1-4 پرسش¬هاي پژوهش
1-5 فرضيه¬هاي پژوهش
1-6 گسترهي پژوهش
1-6-1 گسترهي جغرافيايي
1-6-2 گستره¬ي زباني
1-6-2-1 گويش¬هاي مختلف زبان لري
1-7 تحولات تاريخي لرستان
1-7-1 سابقه تاريخي شهر انديمشك
1-8 وجه تسميه¬ي واژه¬ي "لر"
1-9 روش گردآوري داده¬ها و تدوين پيكره
1-9-1- جامعه¬ي آماري
فصل دوم: پيشينه¬ي پژوهش
2-1 پيشينه¬ي نظري پژوهش
2-1-1 درآمد
2-1-2 واج¬شناسي زايشي معيار
2-1-3 واج¬شناسي جزءمستقل
2-1-4 تناوب¬هاي مختصه¬اي و بازنمايي¬هاي زيرين
2-1-4-1 مشاهده¬يPR و كشف تناوب¬هاي مختصه¬اي
2-1-4-2 كشف UR
2-1-4-2-1 شواهد درون پيكره¬اي
2-1-4-2-2 معيارهاي روش¬شناختي پنج گانه¬ي كشف بازنمايي زيرين
2-1-4-2-3 شواهد برون پيكره¬اي
2-1-4-3 تبيين رابطه¬ي UR و PR
2-1-4-4 تبيين اشتقاق¬هاي واجي و برهم¬كنش¬هاي بالقوه¬ي قاعده¬هاي واجي
2-1-5 روش¬شناسي انگاره¬ي جزءمستقل
2-1-6 هندسه¬ي مختصه¬هاي واجي
2-2 پيشينه¬ي توصيفي پژوهش
2-2-1 درآمد
2-2-2 آثار برخي پژوهشگران پيرامون گونه¬ي لري
2-2-2-1 گرامي (1371)
2-2-2-2 احمدي نرگسه (1375)
2-2-2-3 بخشيان فر (1375)
2-2-2-4 ميرزايي (1379)
2-2-2-5 مكينون (2002)
2-2-2-6 آنونبي (2003)
2-2-3 برخي مطالعات هم سو پيرامون ديگر گويش¬هاي ايراني
2-2-3-1 پرمون (1375)
2-2-3-2 نقش بندي (1375)
2-2-3-3 پرمون (1380)
2-2-3-4 پرمون (1381)
2-2-3-5 محمدي (1382)
2-2-3-6 مهاجرين كرماني (1382)
2-2-3-7 سوهاني (1383)
2-2-3-8 رستمي (1383)
2-2-3-9 ناطوري (1383)
فصل سوم: آواشناسي لري انديمشك
3-1 درآمد
3-2 توصيف آوايي همخوان¬هاي لري انديمشك
3-2-1 همخوان¬هاي انفجاري
3-2-1-1 انفجاري¬هاي دولبي
3-2-1-2 انفجاري¬هاي دنداني-لثوي
3-2-1-3 انفجاري¬هاي نرم¬كامي
3-2-1-4 انفجاري¬هاي ملازي
3-2-1-5 انفجاري¬هاي چاكنايي
3-2-2 همخوان¬هاي خيشومي
3-2-2-1 خيشومي¬هاي دولبي
3-2-2-2 خيشومي لبي-دنداني
3-2-2-3 خيشومي¬هاي لثوي
3-2-2-4 خيشومي¬هاي نرم¬كامي
3-2-2-5 خيشومي ملازي
3-2-3 همخوان¬هاي لرزان
3-2-3-1 لرزان¬هاي لثوي
3-2-4 همخوان¬هاي زنشي
3-2-4-1 زنشي¬هاي لثوي
3-2-5 همخوان¬هاي سايشي
3-2-5-1 سايشي¬هاي لبي-دنداني
3-2-5-2 سايشي¬هاي لثوي
3-2-5-3 سايشي¬هاي لثوي-كامي
3-2-5-4 سايشي¬هاي ملازي
3-2-5-5 سايشي¬هاي چاكنايي
3-2-6 ناسوده¬ها/ نيم¬واكه¬ها/ غلت¬ها
3-2-6-1 ناسوده¬هاي كناري لثوي
3-2-6-2 ناسوده¬هاي سخت¬كامي/ غلت¬هاي افراشته¬ي پيشين
3-2-6-3 ناسوده¬هاي نرم¬كامي (لبي شده)
3-2-7 همخوان¬هاي انفجاري-سايشي
3-2-7-1 انفجاري-سايشي¬هاي لثوي-كامي
3-3 توصيف آوايي واكه¬هاي لري انديمشك
3-3-1 واكه¬هاي پيشين
3-3-1-1 واكه¬هاي افراشته¬ي پيشين
3-3-1-2 واكه¬هاي نيمه افراشته¬ي پيشين
3-3-1-3 واكه¬هاي افتاده¬ي پيشين
3-3-2 واكه¬هاي مركزي
3-3-2-1 واكه¬هاي نيمه افراشته¬ي مركزي
3-3-3 واكه¬هاي پسين
3-3-3-1 واكه¬هاي افراشته¬ي پسين
3-3-3-2 واكه¬هاي نيمه افراشته¬ي پسين
3-3-3-3 واكه¬هاي افتاده¬ي پسين
3-4 جدول¬هاي واج¬گونه¬هاي همخواني و واكه¬اي
3-5 معرفي پيش فرضيه¬اي ساختمان هجا در گويش لري انديمشك
فصل چهارم: رويكردي غيرخطي به نظام آوايي لري انديمشك
4-1درآمد
4-2شيوهي ارائه پيكرهها و فرايندهاي واجي
4-3فرايندهاي واجي
4-3-1 خيشومي شدگي
4-3-1-1تبيين غيرخطي
4-3-1-2 اشتقاقهاي غيرخطي
4-3-2 لبي شدگي
4-3-2-1تبيين غيرخطي
4-3-1-2 اشتقاقهاي غيرخطي
4-3-2 واك¬رفتگي
4-3-3-1تبيين غيرخطي
4-3-3-2اشتقاقهاي غيرخطي
4-3-4 زنشي شدگي
4-3-4-1تبيين غيرخطي
4-3-4-2 اشتقاقها¬ي غيرخطي
4-3-5 پيش نرمكامي شدگي
4-3-5-1تببين غيرخطي
4-3-5-2 اشتقاقهاي غيرخطي
4-3-6فراگويي ناقص
4-3-6-1تبيين غيرخطي
4-3-6-2 اشتقاقهاي غيرخطي
4-3-7همگوني در جايگاه خيشوميها
4-3-7-1تبيين غيرخطي
4-3-7-2 اشتقاقهاي غيرخطي
4-3-8كشش جبراني
4-3-8-1تبيين غيرخطي
4-3-8-2 اشتقاقهاي غيرخطي
4-3-9قلب
4-3-9-1 تبيين غيرخطي
4-3-9-2 اشتقاقهاي غيرخطي
4-3-10حذف انفجاري دنداني- لثوي بي واك
4-3-10-1 تبيين غيرخطي
4-3-10-2اشتقاقهاي غيرخطي
4-3-11واكه كاهي
4-3-11-1 تبيين غيرخطي
4-3-11-2 اشتقاقهاي غيرخطي
4-3-12حذف خيشو مي لثوي پاياني
4-3-12-1 تببين غيرخطي
4-3-12-2اشتقاقهاي غيرخطي
4-3-13حذف انفجاري دنداني- لثوي واكدار
4-3-13-1 تبيين غيرخطي
4-3-13-2اشتقاقهاي غيرخطي
4-3-14تغيير كيفيت واكه تاريخي
4-3-14-1 تبيين غيرخطي
فصل پنجم: نتيجه¬گيري
5-1 درآمد
5-2 دست¬آوردهاي پژوهش
5-3 پيشنهادها
كتاب¬نامهي فارسي
كتاب¬نامهي انگليسي
پيوست¬ها
واژه¬نامهي فارسي به انگليسي
واژه¬نامهي انگليسي به فارسي
چكيده
-1 درآمد
امروزه مطالعات زبان¬شناختي در گوشه گوشه جهان جايگاه برجستهاي را به خود اختصاص داده است و در اين ميان بررسيهاي واج¬شناختي از ديدگاه مختلف نظري مطرح گرديده است. نظريههاي واجشناسي موجود در حوزه زبان¬شناسي نظري به عنوان مدلهايي آرماني زماني ميتوانند ادعاي خود را به اثبات برسانند كه براساس دادههاي برگرفته از زبانهاي طبيعي قابل سنجش باشند. براي نيل به اين هدف ناگفته پيداست كه بايستي شواهدي از نظام آوايي زبانهاي طبيعي ارائه كرد و با اتكا به اين شواهد صحت و سقم اين نظريهها را محك زد. گونهي زباني كه در اين پژوهش به عنوان يك زبان طبيعي و زنده مورد بررسي قرار ميگيرد گويش لري انديمشكي است. مطالعهي نظام واجي اين گويش براساس نظريه واج¬شناسي جزءمستقل صورت ميگيرد.
1-2- بيان مسئله
زبان پديدهاي پويا و در حال تغيير است. گويش لري نيز كه يكي از گويشهاي زبانهاي جنوب غربي ايران ميباشد از اين قاعده مستثني نيست. گويش لري خود به زير مجموعههايي تقسيم مي¬شود كه هر كدام با گونههاي ديگر تفاوتهايي دارد. به دليل همين تفاوتهاي گويشي پژوهش¬گر مطالعه¬ي خود را به گويش لري شهر انديمشك محدود كرده است. حتي در شهر انديمشك نيز گويش سخنگويان هر طايفه با طايفه ديگر تفاوتهاي آوايي اندكي دارد كه در اين تحقيق از آنها چشم پوشي شده است، زيرا در غير اين صورت ميبايست اين تحقيق در مورد يك طايفه مشخصي انجام ميگرفت و حيطهي مطالعه محدودتر ميشد. در رابطه با گويش لري به طور كلي تاكنون پژوهشهاي زباني اندكي انجام گرفته است و بر روي گويش لري انديمشك تا آنجا كه نگارنده تحقيق كرده است كار زبان¬شناختي صورت نگرفته است.
در اين پايان¬نامه سعي بر آن است كه نظام آوايي گويش لري انديمشك براساس نظريهي واج-شناسي جزءمستقل مورد بررسي قرار گيرد و پس از تعيين همخوانها و مصوتها براساس آواشناسي نوين به توصيف تك تك اصوات گفتاري اين گويش بپردازيم. توصيف همخوانهاي گويش از نظر جايگاه توليد، شيوهي توليد و واكداري و توصيف واكهها براساس آن بخش از زبان كه در امر توليد واكه دخيل است، ارتفاع زبان و گردي لبها صورت ميگيرد. همچنين ساخت هجايي و خوشههاي آغازي و پاياني مورد بررسي قرار ميگيرند و چگونگي توزيع همخوانها در هجا مورد بررسي قرار گرفته و مشخص ميشود كه آيا همخوانها در هجا داراي توزيع كامل هستند يا ناقص. در آخر به فرايندهاي آوايي موجود كه صورت واجي را به صورت آوايي تبديل ميكنند، پرداخته ميشود.
1-3 هدف و اهميت موضوع
باتوجه به اين كه لهجهها و گويشهاي يك سرزمين نشانگر غناي فرهنگي آن سرزمين است و هر گويش به نوبه خود داراي گونههاي مختلفي است، جمعآوري اين گويشها و پرداختن به مباحث مختلف زبانشناختي مرتبط با آنها در شناساندن اين گونههاي زباني به نسلهاي بعدي و محققان كمك ميكند. پس وظيفه ماست كه با برسي زبانها و گويشهاي مختلف سرزمين ايران به غناي فرهنگي و فراهم آوردن زمينه براي مطالعه پژوهش¬گران بعدي كمك نماييم. متاسفانه، بر روي لهجههاي محلي موجود در كشور تحقيقات اندكي صورت گرفته است در حالي كه با انجام تحقيق، تتبع، و ثبت لهجههاي محلي و گردآوري آنها ميتوان فرهنگ جامع و كاملي براي زبان فارسي تهيه كرد و بسياري از نكات باريك و مبهم موجود در زبان شناسي ايراني را روشن ساخت، واژههاي كهن موجود در متون ادب فارسي كه به فارسي دري نرسيدهاند را شناخت، و از چگونگي تغييرات آوايي صرفي نحوي و معنايي واژگاني كه در اثر گذشت زمان در مناطق مختلف ايران ايجاد ميشود آگاه شد و به بازيافت واژههاي فنا شده فارسي كمك كرد.
ثبت گويشها و لهجههاي ايراني در مطالعات رده شناختي زبان نيز مفيد واقع ميشود زيرا از اين طريق ميتوان به طبقهبندي گويشها پرداخت و به روابط موجود بين گويشهاي مختلف پي برد.
شناخت آداب و رسوم، فرهنگ و باورها و اوضاع اجتماعي مناطق مختلف ايران، ايجاد زمينه مناسب براي انجام مطالعات تاريخي- تطبيقي و بازسازي صورتهاي كهن از اهداف ديگر اين گونه بررسيهاست. بنابراين در انجام اين پژوهش اهداف زير مدنظر قرار گرفتهاند:
1- هدف نظري: اين پژوهش بر آن است كه با تكيه بر دادههاي يك گونه¬ي زباني ايراني بار ديگر كفايت نظريه واجشناسي پسازايشي جزءمستقل را محك بزند.
2- هدف كاربردي: با نتايجي كه از اين پژوهش به دست ميآيد ميتوان مواد زباني و شواهد واقعي از يك نظام زبان طبيعي را در دسترس محققان، دانشجويان، مؤسسات علمي، آموزشي و پژوهشي دستاندركار زبان در ايران قرار داد تا به جاي دادههاي گونههاي زباني غير ايراني هنگام تبيين نظريههاي واج¬شناسي، از دادههاي واقعي و زنده گونههاي ايراني بدين منظور استفاده گردد. اين پژوهش همچنين ميتواند در تهيهي اطلس گويش شناسي مورد استفاده قرار گيرد.
3- هدف توصيفي- فرهنگي: با انجام اين پژوهش گوشهاي از ميراث زباني ايران ضبط و توصيف ميشود.
1-4 پرسشهاي پژوهش
در تدوين پژوهش حاضر، پرسشهاي كلي زير به عنوان نقطه شروع مدنظر نگارنده بودهاند:
1- مجموعه آواهاي گويش لري انديمشك كدامند؟
2- از ميان تجليات آوايي لري گونه انديمشك كدام موارد در سطح بازنمايي زيرين داراي نقش تمايزدهنده هستند؟
3- قواعد واجي گونه لري انديمشك كدامند؟
4- نظام سلسله مراتبي قواعد واجي در لري انديمشك كدام است؟
1-5 فرضيههاي پژوهش
1- لري گونه انديمشك در بخشي از نظام همخواني و واكهاي خود بر فارسي معيار منطبق است، اما دستهاي از همخوانها و واكههاي خاص خود را نيز دارا ميباشد، ضمن آن كه برخي واكهها و همخوانهاي فارسي در آن ديده نميشود.
2- عناصر سطح بازنمايي زيرين در لري انديمشك برخي با فارسي معيار يكسان و برخي ويژهي اين گويش¬اند. ازآن جملهاند: انفجاري ملازي بي¬واك، انفجاريهاي نرم كامي واكدار و بي¬واك، واكههاي افراشته پيشين و پسين نرم، و واكه¬ي مركزي.
3- در گونه لري انديمشك قواعد واجي از نوع همگوني، ناهمگوني، حذف، درج، و قلب به فراواني در جمع واكهها و همخوانها و همينطور در محيطهاي ميان همخوان و واكه قابل مشاهدهاند.
4- در جمع قواعد لري گونه انديمشك نظام سلسله مراتبي ويژهاي ناظر بر روابط برهم كنشي از نوع زمينه چين، زمينه برچين، عكس زمينه چين و عكس زمينه برچين برقرارند.
1-6 گستره¬ي پژوهش
گستره پژوهش حاضر به دو بخش قابل تقسيم است: گسترهي جغرافيايي و گسترهي زباني.
1-6-1 گستره¬ي جغرافيايي
اين شهر مركز شهرستان انديمشك در طول جغرافيايي 48 درجه و 21 دقيقه و عرض جغرافيايي 32 درجه و 27 دقيقه در ارتفاع 150 متري از سطح دريا واقع است. انديمشك در 150 كيلومتري شمال غربي اهواز و در مسير راه تهران- اهواز و همچنين در مسير خط آهن جنوب (تهران- خرمشهر) قرار گرفته است(آمار نامه استان خوزستان، 1375). شهر انديمشك در بخش جلگهاي و هموار استان خوزستان قرار گرفته، و از آب و هوايي گرم و خشك برخوردار است و يكي از شانزده شهرستان استان خوزستان است. شهرستان انديمشك از شرق با دزفول، از جنوب با شوش، از غرب با آبدانان (استان ايلام) و از شمال با پلدختر و خرم آباد (استان لرستان) همسايه است. شهرستان انديمشك از دو بخش الوار گرمسيري مشتمل بر 3 دهستان به نامهاي حسينيه، قيلاب و مازو، و بخش مركزي مشتمل بر دهستان حومه تشكيل شده، و مجموعاً داراي 170 آبادي است. شهر انديمشك، مركز شهرستان و تنها شهر آن است (فرهنگ جغرافيايي آبادي هاي كشور، 1370).
اين شهرستان در دامنههاي جنوب باختري رشته كوههاي زاگرس قرار گرفته است و بلندترين كوههاي بخش شمالي آن مشتمل بر كوه سالن با ارتفاع 460، 2 متر، و كوه دار تا گيروه با ارتفاع 383، 2متر است. دو رودخانه كرخه و دز در دو سوي شهرستان انديمشك جاريند. رود كرخه مرز باختري (15 كيلومتري) شهرستان انديمشك را تشكيل ميدهد. اين رود كه از كوههاي الوند و گرو سرچشمه ميگيرد، در ابتداي مسير طولاني خود گاماساب، در لرستان سيمره، و در خوزستان كرخه ناميده ميشود. شاخهي مهم آن در انديمشك، رود زال است. رود دز نيز كه مرز خاوري شهرستان انديمشك را تشكيل ميدهد، از كوههاي لرستان سرچشمه گرفته، پس از آبياري نواحي خاوري انديمشك و دزفول و پس از پيوستن آب شطيط به آن، در نقطهاي به نام بند قير به كارون ميريزد.
1-6-2 گستره¬ي زباني
اگرچه نگارنده در اين مقاله به بررسي آوايي گونه¬ي لري شهر انديمشك ميپردازد، اما بايد توجه داشت كه تحقيق در مورد گويش لري بي آن كه ذكري از لري گونهي لرستان شود، پژوهشي ناتمام است، چرا كه مردم لر زبان انديمشك در اصل مهاجراني هستند كه اجداد آنها در ساليان گذشته از لرستان به آن جا مهاجرت نمودهاند. لري يكي از زبانهاي شاخه¬ي هند و اروپايي است كه چهار ميليون گويشور دارد (آنونبي، 2003). گستره¬ي نژادي لران در مناطق جنوب غربي ايران و جنوب شرقي عراق ميباشد. لرها شاخهاي از خانواده اقوام ايراني (هندو اروپايي) هستند كه اين شاخه خود متشكل از چند زيرگروه پيوسته از ايلات يا قبايل و طوايف و... است، شناخته شدهترين اين گروهها عبارتند از: فيلي (feyli)، يا لر كوچك، بختياري، بويراحمد، كهگيلويه و ممسني (چهار گروه اخير لر بزرگ را تشكيل ميدهند). فيلي خود به دو شاخه¬ي پيش كوه و پشت كوه تقسيم ميشود، سرزمين تحت نظر لر بزرگ شامل استانهاي بختياري، قسمتهاي بزرگي از خوزستان، اصفهان، فارس، بوشهر و كهگيلويه و بويراحمد بوده است. در زمان صفوي، سرزمين لر بزرگ به بخشهاي بختياري، كهگيلويه و ممسني تقسيم ميشود. علاوه بر جمعيت اندكي (نزديك به 80000) در جنوب غربي عراق، لرها در چندين استان ايران پراكندهاند. بيشترين تمركز لرها در استان لرستان، خوزستان، چهارمحال و بختياري، بويراحمد و كهگيلويه ميباشد، جمعيت قابل توجهي از لرها همچنين در استانهاي مجاور، يعني ايلام، اصفهان و فارس زندگي ميكنند.
1-6-2-1 گويشهاي مختلف زبان لري
گونهي لري يكي از گويشهاي زبانهاي ايراني جنوب غربي است (ارانسكي، 1378: 163). به طور سنتي گونههاي لري تحت عنوان يك زبان واحد طبقه بندي شده است، گرچه در اين مورد نظرات مختلفي وجود دارد و برخي پژوهش¬گران با نگرشي محافظهكارانه در قياس با اكثريت فارس زبان ايران بيان داشتهاند كه لري فقط يك «لهجه» از فارسي است، از جهتي ديگر نيز شمار فزايندهاي از پژوهش¬گران ميكوشند لري را بيش از يك زبان معرفي كنند(آنونبي، 2003). گرچه لرها از نظر زباني آشكارا با فارسي مرتبط هستند، كارشناسان در اين باره اختلاف نظر دارند كه لري از فارسي باستان يا از فارسي ميانه منشعب شده است. سر هنري راولينسون نخستين كسي است كه به طور دقيق از رابطهي بين زبان لري با زبان فارسي باستان پرده برداشت و بدينسان متوجهي پيوستگي قومي بين پارسيان باستان و لرها شد. او معتقد است كه لري از فارسي قديم گرفته شده است كه با پهلوي ساساني تجانس دارد، اما از جهاتي نيز با آن متفاوت است(راولينسون،1362: 155). برخي نيز لري را به جهت شباهت به زبان پارسي ميانه كه زبان پارتيان و ساسانيان بوده است، شاخهاي از زبان فارسي دانستهاند (امان¬اللهي بهاروند، 1370: 40). ايزدپناه معتقد است كه زبان لري از زبان فارسي كهن برگرفته است (ايزدپناه،1376، ج 1 :4 ). تكستون بر اين باور است كه زبان لري نزديك به هزار سال پيش يا كمتر از زبان فارسي منشعب شده است (تكستون، نقل از امان¬اللهي بهاروند،1370 : 53). اماناللهي تقسيم بندي ديگري از زبان لري ارائه ميدهد. او لري را به دو شاخه «باختري» و «خاوري» تقسيم ميكند. گويش لري باختري شامل لرنشينان نهاوند، بروجرد، ملاير، تويسركان، لرستان و برخي از نواحي استانهاي ايلام، و خوزستان است و لري خاوري، گويش مردمان ساكن استانهاي چهارمحال و بختياري، كهگيلويه و بويراحمد، فارس و بوشهر است (امان¬اللهي بهاروند،1370 : 55). آنونبي (2003) بر اين باور است كه گونه¬ي لري يك پيوستار زباني مابين دو قطب فارسي و كردي هستند.
1403/8/24 - فایل سال