پیش فاکتور دریافت فایل
اثر شاخصهای آموزشی و تكنولوژي آموزشي بركارايي نيروي انساني در دبيرستانهاي پسرانه منتخب منطقه 2 تهرا
6171
4,000 تومان
.zip
7,548 کیلوبایت
توضیحات:
«فهرست مطالب»
عنوان صفحه
چكيده
فصل اول : کليات تحقيق 1 1-1- مقدمه 2
1-2- شناخت وطبقه بندي فوايد اقتصادي آموزش و پرورش 4
1-2-1-فوايد خصوصي آموزش و پرورش 5
1-2-2 - فوايد خصوصي مستقيم 5
1-2-3-فوايد خصوصي غير مستقيم 5
1-2-4-فوايد اجتماعي آموزش و پرورش 6
1-2-5-فوايداجتماعي مستقيم 7
1-2-6-فوايد اجتماعي غيرمستقيم 7
1-3-اهداف و ضرورت پژوهش 9
1-4-فرضيه هاي تحقيق (پژوهش) 9
1-5-كليات پژوهش 10
فصل دوم :مروري بر ادبيات تحقيق 11
مباني نظري تحقيق ومروري برمطالعات تجربي 12
2-1-مقدمه 12
2-1-1-ديدگاههاي اقتصاد دانان كلاسيك درباره اهميت اقتصادي آموزش 13
2-1-2-ديدگهاي اقتصاددانان نئوكلاسيك درباره اهميت اقتصادي آموزش 16
2-1-3-ديدگاههاي اقتصاددانان معاصر درباره اهميت اقتصادي آموزش 17
2-2-نظريه سرمايه انساني 31
2-2-1-مفهوم سرمايه انساني 33
2-2-2-سرمايه گذاري درسرمايه انساني 35
2-2-3-ويژگيهاي سرمايه انساني 38
2-2-4-كاركردهاي سرمايه انساني 43
2-2-5-تشكيل سرمايه انساني ازطريق آموزش و پرورش 46
2-2-6-تشكيل سرمايه انساني از طريق آموزش ضمن خدمت 50
2-3-نقش آموزش و پرورش دررشد و توسعه اقتصادي 51
2-3-1-انواع آموزش و پروش و رشد اقتصادي 54
2-4-سرمايه گذاري درآموزش و پرورش 62
2-5-توجيه اقتصادي درآموزش و پرورش 64
2-6-كيفيت آموزش و پرورش 69
2-7-تحقيقات انجام شده درجهان 74
فصل سوم :روش اجراي تحقيق 88
متدولوژي تحقيق 89
مقدمه 89
3-1-تابع توليد 93
3-1-1-روشهاي پارامتري 93
3-1-2-روشهاي ناپارامتري 94
3-2-ويژگيها و قابليتهاي روش تحليل پوششي داده ها (DEA) 95
3-2-1-مزاياي روش تحليل پوششي داده ها 95
3-2-2-معايب روش تحليل پوششي داده ها 97
3-3-تعريف واحدهاي تصميم گيري (DMU) 97
3-4-انواع كارايي ازديدگاه فارل 98
3-5-كارايي درتحليل پوششي داده ها (DEA) 101
3-6-مدلهاي DEA 102
3-6-1-مدل CCR 103
3-6-1-1-تعريف كارايي درمدل CCR 105
3-6-1-2-مثالهاي مربوطه به مدل CCR 105
3-6-1-3-مدلهاي ستانده گراو نهاده گر درمدل CCR 110
3-6-2-مدل BCC 116
3-6-3-تفاوت CCR و BCC 118
3-7-مدل اندرسن – پيترسون(AP) 120
3-8-بررسي بازده مقياس درروش DEA 122
3-9-جمع بندي 125
فصل چهارم :تجزيه و تحليل داده ها 128
تجزيه و تحليل نتايج حاصل از مدل DEA 129
4-1- مقدمه 129
4-2-معرفي دبيرستانهاي موردمطالعه 130
4-3- انتخاب داده ها و ستانده ها 132
4-4-معرفي مدل مورد استفاده 134
4-5-تجزيه و تحليل نتايج 135
4-5-1-تاثير آموزش بركارايي دبيرستانها 141
4-5-2-تاثير تكنولوژي آموزشي بركارايي دبيرستانهاي منطقه (2) 149
4-5-3-بررسي فرضيات تحقيق 157
4-5-4-عامل توليد مازاد (اضافي) Slack 159
4-5-5-انتخاب الگوي مناسب براي بنگاه 160
4-6-خلاصه اي از تجزيه و تحليل نتايج 165
4-6-1-تجزيه و تحليل جدول 16-4 167
4-6-2-فرق كارايي فني و كارايي مقياس 169
فصل پنجم :نتيجه گيري و پيشنهادات 171
نتيجه گيري و پيشنهادات 172
منابع 174
چكيده
سرمايه گذاري در نيروي انساني از اساسي ترين بخشهاي توسعه بلندمدت و پايدار است و برخي بر اين باورند كه بسياري از مشكلات و معضلات موجود در جامعه ايران را بايست به عدم آموزش صحيح در دوران قبل از دانشگاه ارتباط داد. در اين راستا اين تحقيق خواهد كوشيد اثر تكنولوژي آموزشي بركارايي نيروي انساني دبيرستانهاي پسرانه منتخب منطقه 2 تهران را مورد بررسي و ارزيابي قرار دهد. در اين مطالعه از روش ناپارامتري تحليل پوششي داده ها استفاده شده است. ابتدا قرار بر اين بود كه اثرات شاخص آموزش و تكنولوژي آموزشي بر كارايي فني نيروي انساني مورد بررسي قرار گيرد ولي به دليل محدوديتهاي آماري در جمع آوري اطلاعات دبيرستانها و به دليل اينكه تنها آمار 15 دبيرستان پسرانه منطقه 2 به دست محقق رسيد به ناچار دو سناريو براي اين تحقيق گزينش گرديد. سناريوي اول به بررسي تأثيرات آموزش بر كارايي فني نيروي انساني مي پردازد و سناريوي دوم نيز اثر تكنولوژي آموزشي بر كارايي را مورد ارزيابي قرار مي دهد. داده هاي مورد استفاده در سناريوي اول(اثر آموزش) بر سطح كارايي عبارتند از: سرانه معلم به دانش آموزش (smd) ، ميانگين سابقه كار معلمين (mskm) ، ميانگين پيشرفت تحصيلي دانش آموزان(mptd) ، و داده هاي مورد استفاده در سناريوي دوم(اثر تكنولوژي آموزشي بر سطح كارايي) نيز عبارتند از: سرانه كتاب به دانش آموز (skd) ، سرانه مساحت آزمايشگاه (sma) وسرانه كامپيوتر (sk) ، ستانده ها مورد استفاده در هر سناريو نيز ميانگين دروس اختصاصي (mde) و ميانگين دروس عمومي(mdo) بوده اند. نتايج اين تحقيق نشان مي دهند در هيچ يك از مدلهاي روش تحليل پوششي داده ها (CCRوBCC) ،رابطه معني داري ميان شاخصهاي آموزشي و تكنولوژي آموزشي بر درجات كارايي دبيرستانها مورد مطالعه مشاهده نكرده ايم. بنابراين فرضيه هاي ما كه مبني بر تأثير مثبت آموزش معلمان مدارس منطقه 2 و بكارگيري تكنولوژي آموزشي و محيط آموزشي بر كارايـي فنـي نيروي انساني است رد مي شود؛ در واقع اين فرضيات شرطهاي لازم هستند ولي كافي نمي باشند. به نظر مي رسد در كارايي دبيرستانهاي منطقه 2 عوامل ديگري نظير كيفيت مديريت و كيفيت تدريس، چگونگي قرار گرفتن مدارس از نقطه نظر جغرافيايي در درون منطقه 2 موثر بوده باشد.
واژه هاي كليدي: شاخص هاي آموزشي ، تكنولوژي آموزشي،كارايي نيروي انساني در دبيرستانهاي پسرانه منتخب منطقه 2 تهران.
مقدمه
آموزش و پرورش دررفتار فردي و اجتماعي انسانها نقش مهمي دارد. تأثيري كه در فرآيند رشد اقتصادي كشورها ميگذارد سبب شده تا شاخة جديدي در علم اقتصاد، تحت عنوان “اقتصاد آموزش و پرورش” توسعه يابد. به خاطر نيازهاي روزافزون جامعه به آموزش و پرورش، از پيشرفت قابل ملاحظه اي برخوردار بوده و مطالعات گوناگوني در اين زمينه صورت گرفته است. آموزش و پرورش از قديميترين نهادهاي اجتماعي است كه با بسياري از نهادها بويژه نهاد خانواده، دين و سياست و اقتصاد رابطه اي محكم دارد.
تحول هر يك از نهادهاي فوق با نقش آموزش و پرورش در ارتباط است. و از طريق آموزش و پرورش، فرهنگ يا ارزشها و نگرشها، دانشها و مهارتها از نسلي به نسل ديگر يا از جامعهاي به جامعة ديگر انتقال مييابد. از طرف ديگر آموزش و پرورش از طريق تحولاتي كه در رفتار فردي بوجود ميآورد و در رشد و پويايي فرهنگ جامعه تأثير عميقي ميگذارد. در حقيقت ميزان مشاركت مردم در فعاليتهاي اقتصادي، اجتماعي و سياسي كه در تحول جامعه نقش اساسي دارد وابسته به آموزش و پرورش آنان است. مدارس، علاوه بر انتقال علم و دانش، ارزشهاي ديگري از جمله نظم و انضباط، تعهد و احساس مسئوليت را در جوانان ايجاد كرده و تقويت مينمايند. آموزش و پرورش مردم را تواناتر و قدرت توليد آنان را افزونتر نموده و در كاهش نابرابريهاي درآمدي نقش قابل ملاحظهاي دارد. زيرا از طريق بالا بردن قدرت توليد، سطح عمومي درآمدها را افزايش ميدهد. از طرفي رشد سريع جمعيت و تقاضاي روزافزون براي آموزش، موجب شده تا جامعه نيز منابع قابل توجهي را به اين بخش اختصاص دهد.
از آنجا كه با وجود محدوديتهاي زياد منابع قسمت قابل توجهي از بودجه دولتها به آموزش و پرورش اختصاص مييابد،جامعه علاقمند است از منطقي بودن تخصيص چنين منابعي به امر آموزش و پرورش اطمينان حاصل كند و يا به عبارت ديگر از كارايي نظام آموزشي و رسالت آن جهت نيل به اهداف تعيين شده مطمئن گردد. در راستاي چنين هدفي ضرورت با توجه به هزينه هاي انجام شده براي آموزش معلمان و تكنولوژي آموزشي بكار رفته در مدارس به بررسي اين موضوع بپردازيم كه آيا انجام چنين هزينههايي نتايج لازم و مورد انتظار را داشته است. هدف عمده اين تحقيق پاسخ به سؤال بالا از طريق يك مطالعه موردي به منظور تعيين كارايي نيروي انساني (معلمان مدارس منتخب) و عوامل مؤثر بر آن (در دبيرستانهاي پسرانه منتخب منطقه 2 تهران) در سالهاي مورد بررسي است به عبارت ديگر اين تحقيق در صدد آن است كه نحوه تأثيرگذاري آموزش معلمان مدارس، محيط آموزش و تكنولوژي آموزشي بر كارايي نيروي انساني (معلمان مدارس) در نمونه تحت بررسي را مطالعه نمايد.
بيان مسأله و اهميت موضوع
بسياري از صاحبنظران اعتقاد دارند كه وجوه اختصاص يافته به آموزش و پرورش را ميتوان هزينههاي سرمايهگذاري به حساب آورد. از اين رو، تخصيص بودجه كافي به امر آموزش و پرورش با توجه به بنيادي بودن آن ضروري است. توجه به اين بخش آثار مثبت و نتايج اجتماعي، اقتصادي متعددي به دنبال دارد كه به بررسي اجمالي آن ميپردازيم:
1-2- شناخت و طبقه بندي فوايد اقتصادي آموزش و پرورش:
آموزش و پرورش جزو آن دسته از كالاهاي عمومي است كه توليد آنها نه تنها براي فرد، بلكه براي جامعه بسيار مفيد ميباشد. به اين معني كه آموزش فردي،بازتابها و پيامدهاي متنوع اجتماعي به دنبال دارد. فردي كه آموزش ميبيند نه تنها خود را از تواناييها و كفايت هاي قابل توجهي برخوردار ميشود بلكه تحصيلات او در محيط منزل، محيط كار در جامعه آثار بسيار گسترده اي دارد. براي آ نكه به صورت سيستماتيك با مسأله برخورد نماييم مي توانيم فوايد اقتصادي آموزش و پرورش را به طور كلي به فوايد خصوصي و فوايد اجتماعي تقسيم كنيم. اين فايدهها نيز هر يك به نوبه خود به فوايد مستقيم و غيرمستقيم تقسيم ميشوند. در اين بخش ابتدا فوايد خصوصي و سپس فوايد اجتماعي آموزش و پرورش بطور مختصر مورد شناسائي و مطالعه قرار ميگيرد.
1-2-1- فوايد خصوصي آموزش و پرورش
اين فوايد به آن دسته از مزايايي اطلاق ميشود كه منحصراً افراد از آن بهرهمند ميشوند. فوايد خصوصي را ميتوان به دو بخش مجزا تقسيم نمود: فوايد مستقيمي كه آموزش نصيب افراد ميكند و فوايد غيرمستقيمي كه افراد آموزش ديده از آن بهره ميبرند.
1-2-2-فوايد خصوصي مستقيم
فايده مستقيم خصوصي ناشي از سرمايه گذاري در آموزش، در حقيقت همان اضافه درآمدي است كه افراد تحصيل كرده بدليل ارتقاء سطح توانايي ها و بهره وري دريافت ميدارند. مهمترين اثر اقتصادي آموزش در واقع افزايش قدرت توليد و دستيابي به درآمدهاي بيشتر است. بنابراين فايده خصوصي مستقيم آموزش، افزايش سطح درآمدي فرد است.
1-2-3- فوايد خصوصي غيرمستقيم
فوايد خصوصي غيرمستقيم آموزش كه عمدتاً بصورت درآمدهاي رواني و مزاياي اجتماعي است، ناشي از امتيازاتي است كه آموزش و تخصص براي فرد بوجود ميآورد. به طور كلي مي توان گفت كه افراد تحصيل كرده از شأن و منزلت اجتماعي بالاتري برخوردارند و جامعه با تفويض مسئوليتهاي سنگين بر دوش افراد روشنفكر و آموزش يده احترام بيشتري براي آنان قائل ميگردد. برخي از فوايد خصوصي غيرمستقيم آموزش را ميتوان به اختصار بصورت ذيل طبقهبندي نمود:
1. افراد تحصيل كرده در محيط كار از مزاياي جنبي بيشتر و شرايط كاري بهتري برخوردارند.
2. افراد تحصيل كرده امكان ارتقاء سريعتر از نردبان ترقي شغلي را دارا ميباشند.
3. افراد تحصيل كرده از فرصتهايي كه در اختيار دارند، مناسبترين را برميگزينند. به طور مثال اين افراد در مورد پس انداز، مصرف و سرمايه گذاري،تصميمات عقلاني تري ميگيرند.
4. افراد تحصيل كرده به خاطر بينشي كه پيدا ميكنند، عموماً زندگي بهتري براي خود خواهند ساخت.
بطور مثال در سلامت خود و فرزندان تلاش بيشتري ميكنند، در انتخاب همسر و تعداد فرزندان آگاهانهتر تصميم مي گيرند، در شرايط مساوي طول عمر بيشتري دارند، عموماً كمتر دچار اعتياد و ارتكاب جرائم ميشوند، فرزندان صالح و موفقي تريبت ميكنند كه اكثراً داراي تحصيلات عالي مي باشند و همان گونه كه مشاهده مي شود اهميت فوايد خصوصي غيرمستقيم آموزش نه تنها به هيچ وجه كمتر از فوايد مستقيم آن نمي باشد بلكه به طور حتم فوايد آن بيشتر است.
1-2-4- فوايد اجتماعي آموزش و پرورش
بسياري از سرمايه گذاريهاي عمومي داراي آثار اجتماعي بسيار گستردهاي ميباشند. به عنوان مثال، احداث يك سد مخزني در يك منطقه علاوه بر رونق و توسعه كشاورزي آن منطقه كه اثر مستقيم اين سرمايهگذاري است در توزيع عادلانهتر درآمدهاي مردم منطقه تأثير به سزايي دارد. اثر احداث سد در توزيع درآمد را به عنوان آثار ثانويه و يا آثار غيرمستقيم اجتماعي آن مينامند. در اين چارچوب فوايد اجتماعي آموزش و پرورش خود به دو بخش مستقيم و غيرمستقِِِم تقسيم ميگردد.
1-2-5- فوايد اجتماعي مستقيم
مهمترين فايده اجتماعي مستقيم آموزش اين است كه افراد آموزش ديده قادرند كالا خدمات بيشتري توليد كرده و به جامعه ارائه دهند. همان گونه كه در آثار مستقيم انفرادي آموزش ملاحظه شد، افراد تحصيل كرده قدرت توليد بيشتري دارند و قادرند در واحد زمان محصولات بيشتري را ايجاد نمايند. جامعه از آن جهت تمايل دارد تا در آموزش سرمايهگذاري كند كه با آموزش بيشتر ، توده مردم از تواناييهاي توليدي بيشتري برخوردار ميگردند و با رشد توليد ملي به رشد اقتصادي دامن ميزنند. همچنين افراد تحصيل كرده كه خالص ارزشهاي بيشتري ميباشند، درآمد بالاتري را ايجاد مي كنند و از اين رهگذار ماليات بيشتري را نيز به دولت ميپردازند. به طور كلي مي توان گفت كه آن جوامعي كه داراي افراد آموزش ديده بيشتري ميباشند، در شرايط مساوي كالا و خدمات زيادتري توليد ميكنند و داراي رشد اقتصادي بالاتري هستند.
1-2-6- فوايد اجتماعي غيرمستقيم
آثار غيرمستقيم سرمايه گذاريهاي آموزشي بر جامعه، فوقالعاده مهم قلمداد ميشوند. در واقع، گاهي ارزش اقتصادي يك اختراع و نوآوري در صنعت كه موجب افزايش محصول ملي و صرفه جويي قابل توجهي در هزينههاي توليد ميشود، از كل مخارج سالانه آموزش و پرورش كشور بيشتر ميباشد. بسياري از آثار اجتماعي سرمايه گذاريهاي آموزشي عمومي پايا و زوال ناپذير دارند. برخي از مهمترين فوايد غيرمستقيم اجتماعي آموزش و پرورش را ميتوان به اختصار بصورت ذيل طبقهبندي نمود:
1. هر قدر مردم يك جامعه از تحصيلات بيشتري برخوردرا باشند قادرند در واحد زمان درآمد بيشتري ايجاد كنند.
2. هر اندازم مردم يك جامعه از آموزش بيشتري برخوردار باشند، هزينههاي اجتماعي آن جامعه از قبيل هزينههاي دستگاه قضايي، انتظامات، پليس راهنمايي و امثال آن كاهش خواهند يافت.
3. با ارتقاء سطح تحصيلات مردم يك جامعه، سطح بهداشت و تغذيه بالاتر و هزينههاي درمان و سوبسيد دارو به طور نسبي كمتر خواهد بود. در جامعه اي كه افراد آن از سلامت بيشتري برخوردار باشند روزهاي بيشتري در هفته، در ماه و در سال را به كار اشتغال خواهند داشت و بهره وري عامل كار افزون خواهد شد. علاوه بر اين ميزان تحصيلات در كيفيت نيروهاي كار نيز تأثير فراواني دارد.
4. هر قدر افراد جامعه آموزش بيشتري ديده باشند. در حل معضلات اجتماعي نظرات بهتري داشته و با مشاركت ايشان مشكلات جامعه به طور ملموس كاهش خواهد يافت.
5. انتقال تكنولوژي كه يكي از محورهاي اساسي توسعه صنعتي است، عمدتاً با تلاش و كوشش افراد تحصيل كرده تحقق مييابد.
6. اكنون كه رشد اقتصادي وابسته به ارتقاء سطح تكنولوژي، بهره وري عامل كار، مديريت نوين و تخصيص بهينه منابع كمياب است، هر قدر افراد جامعه از تحصيلات بيشتري برخوردار باشند، ضمن مشاركت بيشتر، تقسيم كار و تفويض مسئوليتها بين افراد برحسب نوع تخصص و تواناييها ميتوان اميد داشت كه بهرهوري عامل كار و كارايي سازمان به تدريج بهبود يافته و افزايش يابد.
1-3- اهداف و ضرورت پژوهش
هدف اساسي اين تحقيق تعيين كارايي نيروي انساني (معلمان مدارس منتخب) و عوامل مؤثر بر آن (در دبيرستانهاي پسرانه منتخب منطقه 2 تهران در سالهاي مورد بررسي) است.
ضرورت اين تحقيق از آن جهت است كه نشان خواهد داد كه آيا آموزشهاي معلمان مدارس و تكنولوژي آموزشي به كار رفته در مدارس توانسته است كارايي نيروي انساني (معلمان مدارس منتخب) را در نمونه مورد بررسي افزايش دهد. در حقيقت با توجه به هزينههايي كه براي آموزش معلمان و تكنولوژي آموزشي موجود در مدارس صورت ميگيرد، ضرورت ايجاب ميكند به بررسي اين موضوع بپردازيم كه آيا انجام چنين هزينههايي نتايج لازم و مورد انتظار را داشته است؟ نتايج اين مطالعه ميتواند سياستگذاران آموزش و پرورش را در راه تخصيص بهينة منابع ياري كند.
1403/8/24 - فایل سال