پیش فاکتور دریافت فایل
افسردگی
6218
3,000 تومان
.zip
50 کیلوبایت
توضیحات:
عنوان
چكيده :
فصل اول : مقدمه
1ـ1ـ بيان مسئله
1ـ2ـ اهميت مسئله
1ـ3ـ اهداف تحقيق
بيان فرضيه
1ـ4ـ فرضيه تحقيق
1ـ5ـ اصطلاحات مهم و تعاريف عملياتي متغيرها
1ـ افسردگي
2ـ شيوع
3ـ دانشجوي بومي و غير بومي
فصل دوم : مرور بر ادبيات تحقيق
2ـ1ـ افسردگي
2ـ2ـ نشانه هاي افسردگي
2ـ3ـ طبقه بندي
2ـ4ـ نظريه هاي افسردگي
2ـ5ـ درمان اختلالات خلقي
2ـ6ـ تحقيقات انجام شده درمورد افسردگي دانشجويان
فصل سوم: طرح تحقيق
3ـ1ـ توصيف روش تحقيق
3-2ـ جامعه تحقيق
3-3- روش نمونه گيري
3ـ4ـ متغيرها و كنترلهايي كه اعمال شده است
3ـ5ـ روش جمع آوري داده ها
3ـ6ـ ابزار اندازه گيري
3ـ7ـ روش آماري
فصل پنجم : خلاصه و نتيجه گيري
5ـ1ـ توصيف روش هاي مورد استفاده در تحقيق
5ـ2ـ نتيجه گيري
5ـ3ـ توجيه و تفسير نتايج
5ـ4ـ توصيه براي پژوهشهاي بعدي
5ـ5ـ محدوديتها
پيوستها
پرسشنامه ها

چكيده :
همانطور كه مي دانيم افسردگي و مانيا يكي از اختلالت خلقي شايع مي باشند كه بيشتر اختلالات عاطفي ناميده مي شوند . اختلالات خلقي گروهي از بيماريهاي روانپزشكي مي باشند كه به شكل خلق پايين و تصورات ذهني ناهنجار بروز مي نمايند .
نماي باليني افسردگي مي تواند بصورت خلق افسرده ، احساس نااميدي ، احساس غم ، بي ارزشي ، آشفتگي خواب و اشتها و يا فقدان انرژي و ميل جنسي بروز كند . اين اختلالات مي توانند منجر به مشكلاتي در عملكرد شغلي ـ تحصيلي ـ اجتماعي و روابط بين فردي گردند . بدين منظور و جهت شناخت بيشتر وضعيت و شيوع افسردگي تحقيقي را بر روي دانشجويان پسر بومي و غير بومي دانشگاه تربيت معلم تهران واحد حصارك كرج انجام داديم . مطالعه با استفاده از تست بك (BDI) بر روي 280 نفر از دانشجويان پسر انجام گرديده است .
روش تحقيقي كه از آن استفاده شد ، روش تحقيق يا علّي ـ مقايسه اي با روش آماري مقايسة بين ميانگين دردو گروه مستقل و بااستفاده از فرمول t   بوده است . روش نمونه گيري نيز بطور تصادفي ساده و با مراجعه به جدول اعداد تصادفي و به تعداد 140 نفر از هر گروه بوده است . روش جمع آوري اطلاعات نيز با بهره گيري از تست افسردگي بك صورت گرفته است . با قرار دادن نمرات خام درفرمولt    وبا سطح اطمينان 90% و در سطح  به علت كوچك تر بودن عدد بدست آمده از عدد جدول فرض تحقيق معني دار نيامد و مي توان گفت كه « تفاوت معني داري بين ميانگين شيوع افسردگي در دو گروه دانشجويان بومي و غير بومي وجود ندارد .»
 
فصل 1
مقدمه
خلق يا Mood ماية هيجاني يك وضعيت عاطفي پايدار است كه در طول طيفي بهنجار از غم وشادي تجربه مي شود . اختلالات خلقي با احساسهاي نابهنجار افسردگي يا سرخوشي مشخص مي شوند كه در برخي موارد شديد با خصوصيات پسيكوتيك همراهند . اختلالات خلقي به انواع اختلالات دو قطبي و اختلالات افسردگي تقسيم مي شوند . اين علائم در برخي گروههاي خاص از نظر جنس و سن و وضعيت رواني اجتماعي افراد متفاوت مي باشد .
در اين پژوهش افسردگي نه بعنوان يك بيماري ، بلكه بعنوان واكنشي رواني در مقابل مسائل و مشكلاتي كه دانشجويان با آنها گريبانگير هستند ، مطرح است .
بيشتر دانشجويان بخاطر تحصيل دردانشگاه از خانواده و شهر يا روستاي خود جدا شده ، در محيط جديدي قرار گرفته اند كه احياناً ازنظر عاطفي مشكلاتي برايشان بوجود مي آيد . اين مشكلات رواني و عاطفي موقعي تشديد پيدا مي كند كه آنان نتوانند خود را با محيط جديد دانشگاه تطبيق دهند .
عدم سازگاري با محيط آموزشي دانشگاه ، محيط سكونت در خوابگاه و قرار گرفتن در شبكة جديد روابط ، برخي عكس العملهاي عاطفي از جمله افسردگي را بدنبال دارد .
 
1ـ1ـ بيان مسئله:
شايد كمتر كسي باشد كه در طول زندگي خود لحظاتي از نگراني و افسردگي را احساس نكرده باشد . افسردگي يك اختلال شايع عاطفي است . اگر شدت اينحالت از حد معمول بگذرد ، عرصة زندگي را بر فرد تنگ كرده او را از همه چيز حتي از خودش بيزار مي كند . بنظر مي رسد ادعاي اينكه اصولاً افسردگي جزئي از زندگي بشر است زياد مشكل نباشد .
تورو مي گويد :« اكثر مردم عمرشان در افسردگي خاموش مي گذرد » و شوپنهاور چنين نوشت :« زندگي انسان بين ملال و اندوه نوسان دارد ».
دراين تحقيق افسردگي عبارت از واكنشي است در برابر عوامل اجتماعي و محيط .
بعبارت ديگر حالتي است عاطفي به نحوي كه فرد قدرت و توانايي لازم و كافي براي انجام امور و تكاليف عادي روزمرةخود را ندارد و كاهش چشمگير در فعاليتهاي سازندة وي ديده مي شود .
نشانه هاي افسردگي :
صرف نظر از اينكه چه عواملي باعث ايجاد و بروز بيماري افسردگي مي شود ، مجموعة علائم مربوط به اين بيماري ، يعني سندرم افسردگي ، به نحو خارق العاده اي تداوم داشته و دارد . معمولاً بيمار علائق خود را مدام از دست مي دهد و از زندگي لذت نمي برد ، اشتها و خواب او مختل مي گردد . كنش هاي جسماني و رواني وي كند مي شود ، تداوم تمركز و ياد آوري اش به هم مي خورد ، اعتماد به نفس خويش را از دست مي دهد ، احساس گناه و بي ارزشي شديد مي كند كه بصورت اشتغال ذهني دردآلودي در مي آيد ، و بالاخره فكر مرگ و خودكشي پيدا مي كند و حتي به قصد و عمل خودكشي نيز بيانجامد
الف ـ فقدان لذت :
در اين حالت يك ناتواني كلي دركسب لذت از هر چيز در زندگي و يا حتي در آداب و رسوم و وقايع و چيزهاي خوشايند روزمره مي باشد و در كل ازدست دادن توانايي براي كسب لذت مي باشد (اسنيس 1993 ) اين اصطلاح براي اولين بار به وسيلة ريبو (1896) بحث شده است و بعنوان يك نشانة بارز در بيماران افسرده و توسط كلين (1974) مطرح شده است و شايد نشانة پيش آگهي باليني بهتري در پاسخ به درمان باشد . در افراد افسرده « فقدان لذت » كه ناتواني در كسب تجربة لذت مي باشد . سيماي پايداري است كه بصورت فقدان جذبه در قيافه ، گفتار ، رفتار ، سبك زندگي ، تظاهر پيدا مي كند
ب : احساس گناه و بي ارزشي :
احساس گناه و بي ارزشي در بيماران افسرده نوع درون زاد ممكن است علامت بارزي باشد .اين موضوع خيلي وقتها پيش توسط پلوتارك در يك قرن بعد از ميلاد مسيح توصيف شده است . با استفاده از يك مقياس براي ارزيابي احساس گناه ، ممكن خواهد بود كه ما دو نوع آن را از هم جدا كنيم :


1403/8/24 - فایل سال