پیش فاکتور دریافت فایل
«بررسي تأثير مكمل ياري كلسيم بر پروفايل ليپيدي زنان مبتلا به اضافه وزن يا چاقي»
6453
10,000 تومان
.zip
2,410 کیلوبایت
توضیحات:

فهرست مطالب
عنوان
مقدمه   
اهداف و فرضيات   
هدف اصلي   
اهداف ويژه   
هدف كاربردي   
فرضيات   
جدول متغيرها   
فصل اول: كليات   
مقدمه‌اي بر كلسيم   
نياز (DRI) و مسموميت   
مهمترين عملكردهاي كلسيم   
منابع غذايي و دريافت   
ارتباط دريافت پائين كلسيم با بيماري های مزمن   
استئوپورز   
فشارخون بالا   
سنگ كليه   
سرطان   
ليپيدهاي خون   
تري آسيل گليسرول ها (تري گليسريدها)   
كلسترول   
ليپوپروتئين‌ها   
متابوليسم ليپوپروتئين‌ها   
بيماري‌هاي قلبي- عروقي (CHD) و ارتباط آن با ليپيدها، ليپوپروتئين‌ها و آپوليپوپروتئين‌ها   
DRI كلسيم بزرگسالان مرد و زن   
محدوده طبيعي ليپيدها، ليپوپروتئين‌ها و آپوليپوپروتئين‌هاي اندازه‌گيري شده   
فصل دوم: مروري بر پژوهش‌هاي پيشين   
ارتباط كلسيم با ليپيدها و ليپوپروتئين‌ها   
ارتباط كلسيم با وزن و بعضی نمایه های چربی بدن   
فصل سوم: مواد و روش‌ها   
نوع پژوهش   
افراد مورد مطالعه   
معيارهاي ورود به مطالعه   
معيارهاي خروج از مطالعه   
برآورد حجم نمونه   
نمونه‌يابي   
نحوه انجام پژوهش   
مكمل كلسيم و دارونما   
اندازه گيري محتواي كلسيم كپسول‌ها   
اندازه‌گيري‌هاي تن سنجي   
نمونه‌هاي خون   
اندازه‌گيري ليپيدها و ليپوپروتئين‌ها   
اندازه‌گيري آپوليپوپروتئين‌ها   
تجزيه و تحليل آماري   
محاسبه كلسيم و انرژي رژيم غذايي   
ملاحظات اخلاقي   
فصل چهارم: يافته‌ها   
ميانگين و انحراف معيار متغيرهاي زمينه‌اي گروه مكمل كلسيم و دارونما پيش از مداخله   
ميانگين و انحراف معيار متغيرهاي چربي بدن گروه مكمل كلسيم و دارونما پيش از مداخله   
ميانگين و انحراف معيار دريافت انرژي و كلسيم گروه مكمل كلسيم و دارونما پيش از مداخله   
ميانگين و انحراف معيار پروفايل ليپيدي گروه‌ مکمل کلسیم و دارونما پيش از مداخله   
مقايسه ميانگين‌هاي وزن، BMI و شاخص‌هاي چربي بدن پيش و پس از مداخله در گروه مكمل كلسيم   
مقايسه ميانگين‌هاي وزن، BMI و شاخص‌هاي چربي بدن پيش و پس از مداخله در گروه مكمل دارونما   
مقايسه ميانگين هاي ليپيدها، ليپوپروتئين‌ها و آپوليپوپروتئين‌ها پيش و پس از مداخله در گروه مكمل كلسيم   
مقايسه ميانگين هاي ليپيدها، ليپوپروتئين‌ها و آپوليپوپروتئين‌ها پيش و پس از مداخله در گروه دارونما   
مقايسه ميانگين‌هاي متغيرهاي چربي بدن گروه مكمل كلسيم و دارونما پس از مداخله   
مقايسه ميانگين‌هاي پروفايل ليپيدي گروه‌ مکمل کلسیم و دارونما پس از مداخله   
جمع‌بندي نتايج   
فصل پنجم: بحث   
مقايسه گروه های مكمل كلسيم و دارونما در ابتدای مطالعه   
تأثير مكمل ياري كلسيم بر ليپيدها، ليپوپروتئين‌ها و آپوليپوپروتئين‌ها   
تأثير مكمل ياري بر وزن و چربي بدن   
پيشنهادات   
پیوست و ضمائم   
چكيده انگليسي   
منابع و ماخذ   


 
فهرست جداول
عنوان
جدول متغيرها   
جدول 1-1- DRI كلسيم بزرگسالان مرد و زن   
جدول 2-1- محدوده طبيعي ليپيدها، ليپوپروتئين‌ها و آپوليپوپروتئين‌هاي اندازه‌گيري شده   
جدول 1-4- ميانگين و انحراف معيار متغيرهاي زمينه‌اي گروه مكمل كلسيم و دارونما پيش از مداخله   
جدول 2-4- ميانگين و انحراف معيار متغيرهاي چربي بدن گروه مكمل كلسيم و دارونما پيش از مداخله   
جدول 3-4- ميانگين و انحراف معيار دريافت انرژي و كلسيم گروه‌هاي مكمل كلسيم و دارونما    
جدول 4-4- ميانگين و انحراف معيار پروفايل ليپيدي گروه‌های مکمل کلسیم و دارونما پيش از مداخله   
جدول 5-4- مقايسه ميانگين‌هاي وزن، BMI و نمایه ‌هاي چربي بدن پيش و پس از مداخله در گروه مكمل كلسيم   
جدول 6-4- مقايسه ميانگين‌هاي وزن، BMI و نما یه ‌هاي چربي بدن پيش و پس از مداخله در گروه دارونما   
جدول 7-4- مقايسه ميانگين‌هاي ليپيدها، ليپوپروتئين‌ها و آپوليپوپروتئين‌ها پيش و پس از مداخله در گروه مكمل كلسيم   
جدول 8-4- مقايسه ميانگين‌هاي ليپيدها، ليپوپروتئين‌ها و آپوليپوپروتئين‌ها پيش و پس از مداخله در گروه دارونما   
جدول 9-4- ميانگين و انحراف معيار متغيرهاي چربي بدن گروه مكمل كلسيم و دارونما پس از مداخله   
جدول 10-4- ميانگين و انحراف معيار پروفايل ليپيدي گروه مکمل کلسیم و دارونما پس از مداخله   
 
فهرست پیوست و ضمائم:
پیوست 1: رضایت نامه کتبی      
پیوست 2: محاسبه درصد چربی بدن با استفاده از مجموع چربی زیر پوستی در چهار نقطه    
پیوست 3: پرسشنامه 3 روز یاد آمد خوراک    
پیوست 4: واژه های اختصاری    


 
چکیده:
مقدمه: امروزه اضافه وزن و چاقی به شکل اپیدمی جهانی درآمده است. این بیماری از عوامل مهم مرتبط با اختلال لیپیدها و لیپوپروتئین های سرم است و همه آنها از عوامل خطرساز بیماریهای قلبی-عروقی (که خود اولین علت مرگ و میر است)، محسوب می شوند. شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه دریافت بالای کلسیم می تواند تاثیری مطلوب بر لیپیدها و لیپوپروتئین های سرم داشته و نیز موجب کاهش وزن شود. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر مکمل یاری کلسیم به مقدار 1 گرم در روز و به مدت 30 روز بر پروفایل لیپیدی و بعضی نمایه های چربی بدن در زنان مبتلا به اضافه وزن یا چاقی بود.
مواد و روشها: این پژوهش به روش کارآزمایی بالینی تصادفی شده دوسوکور انجام گردید. چهل و چهار زن غیریائسه (سن: 6±25  سال) مبتلا به اضافه وزن یا چاقی (kg/m2 25≤BMI ) به مدت 30 روز 1000 میلی گرم مکمل کلسیم عنصری به شکل کربنات کلسیم (24=n) یا دارونما (20=n) دریافت کردند. نمونه خون پس از حداقل 12 ساعت ناشتا و اندازه های تن سنجی شامل وزن، قد و چربی زیر پوستی در 4 نقطه قبل از شروع مداخله و پس از آن گرفته شد. BMI از تقسیم وزن بر مربع قد و درصد چربی بدن با استفاده از مجموع چربی های زیر پوستی در 4 نقطه برآورد شد. کلسترول تام، کلسترول HDL و تری گلیسرید به روش آنزیماتیک و آپولیپوپروتئینهای A-Ι و B به روش Nephelometry اندازه گیری شدند. کلسترول LDL با استفاده از فرمول  Freidwald و کلسترول VLDL یک پنجم TG محاسبه شد. مقدار دریافت انرژی و کلسیم غذا با استفاده از 3 روز یادآمد 24 ساعته خوراک محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارش آماری SPSS (ویرایش 9) انجام شد. آزمون های آماری به صورت دودامنه انجام و مقدار P کمتر از 05/0 از نظر آماری معنی دار در نظر گرفته شد.
یافته ها: تفاوت معنی داری بین مشخصات پایه، دریافت انرژی، کلسیم و همچنین پروفایل لیپیدی بین دو گروه پیش از مداخله مشاهده نشد. TG، کلسترول تام، کلسترول LDL و کلسترول VLDL در هر دو گروه افزایش و کلسترول HDL کاهش نشان داد اما، از نظر آماری افزایش TG وکلسترول VLDL تنها در گروه مکمل کلسیم و افزایش کلسترول تام تنها در گروه دارونما معنی دار بود. افزایش کلسترول LDL و کاهش کلسترول HDL در هر دو گروه معنی دار بود. لازم به ذکر است تفاوت معنی داری بین هیچ کدام از متغیرها بین گروهها در انتهای مداخله مشاهده نشد.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه هرچند مکمل کلسیم تاثیری پیشگیری کننده بر افزایش کلسترول تام نسبت به دارونما نشان داد، اما با توجه به تغییرات آپولیپوپروتئین B، احتمالا موجب کاهش اندازه ذرات LDL شده است. همچنین با توجه به افزایش معنی دار TG در گروه مکمل کلسیم، در مجموع به نظر نمی رسد مصرف مکمل کلسیم تاثیر مطلوب بر پروفایل لیپیدی زنان مبتلا به اضافه وزن یا چاقی داشته باشد. افزون بر آن هر چند مکمل کلسیم کاهشی معنی دار در وزن و BMI نسبت به گروه دارونما نشان داد اما نتوانست درصد چربی بدن را به شکل معنی دار کم کند. با توجه به اینکه تفاوت معنی داری در متغیرهای مورد مطالعه بین گروهها در انتهای مداخله وجود نداشت، به طور کلی تاثیر مطلوب قابل توجهی از دریافت مکمل کلسیم در زنان مبتلا به اضافه وزن یا چاقی مشاهده نشد.




مقدمه:
بيش از 2000 سال است كه اطلاعات پزشكي اثرات اضافه وزن را روي بيماري ها و مرگ و مير نشان داده است. در آن زمان بقراط تشخيص داد كه مرگ ناگهاني در ميان افرادي كه بطور طبيعي چاق هستند نسبت به افراد لاغر بيشتر رايج است و اين موضوع در عرض 50 سال گذشته بسيار مورد بحث بوده است (8).
در سالهاي اخير درك اهميت توزيع چربي، به ويژه چربي شكمي به عنوان عامل خطرزا براي بسياري از بيماري ها و مرگ و مير ناشي از آنها مورد توجه پژوهشگران بوده است. يافته هاي پژوهشي نشان مي‎دهد كه چربي درون شكمي يا احشايي، بيش از چربي زيرپوستي مسئول افزايش خطر بيماري هاست (4).
با توجه به اين موضوع كه افراد چاق بيشتر در معرض خطر ناتواني هاي جسماني، اجتماعي و رواني قرار دارند، كم تحركي و چاقي به عنوان يكي از مهمترين عوامل تهديدكننده سلامت و تندرستي در همه كشورهاي دنيا در نظر گرفته مي‎شود همچنين مطالعات انجام شده در شروع قرن بيستم نشان داد كه توزيع چربي موضعي نقش مهمي  در مرگ و مير افراد دارد (4)، هر چند تا پايان جنگ جهاني دوم در اين زمينه فعاليت چشمگيري انجام نشد. اما پس از آن، نتايج مطالعات نشان دادند كه افراد چاق با توزيع چربي بدن آندروئيد يا مردانه نسبت به افراد با چاقي ژينوئيد يا زنانه بيشتر در معرض خطر ابتلا به بيماريهاي قلبي و ديابت هستند. بررسي‌هاي كلينيكي و همه گير شناسي در سال 1980 نيز وجود ارتباط بين توزيع چربي بدن و افزايش خطر مرگ و مير را تأئيد كردند. همچنين پژوهشگران به وجود رابطه بين فعاليت هاي جسماني و بيماري هاي مختلف از جمله بيماري هاي قلبي- عروقي پي بردند. البرايت و يولاك اظهار مي دارند، كه  دليل افزايش جمعيت مبتلا به بيماري هاي قلبي- عروقي، كم تحرك است و اجراي فعاليت هاي منظم و مستمر جسماني مي‎تواند از توسعه بيماري هاي قلبي- عروقي جلوگيري كند (7) چاقي شكمي خطر ابتلاء به پرفشار خوني، بيماري‌هاي قلبي- عروقي، افزايش انسولين خون، ديابت، بيماري هاي مربوط به كيسه صفرا، سكته مغزي و سرطان سينه و رحم را افزايش مي‎دهد (4).
بنابراين با توجه به ارتباطي كه بين ميزان فعاليت بدني و ميزان چربي و چگونگي توزيع آن در قسمتهاي مختلف بدن با مشكلات مربوط به تندرستي وجود دارد، اندازه گيري فعاليت بدني، تركيب بدني و نحوه توزيع چربي در بدن مورد توجه بسياري از پزشكان، متخصصين بهداشت و متخصصين ورزشي قرار گرفته است. براي تعيين تركيب بدن روشهاي مختلفي از جمله وزن كشي در زير آب ، مقاومت الكتريكي  يا رقيق سازي ايزوتوپي  است كه اين تكنيكها معمولاً در مكانها و محيط هاي پزشكي، بهداشتي و ورزشي در دسترس نيستند. روش تعيين درصد چربي بوسيله‌ي كاليپر داراي دقت بالا و قابل اجراست. به غير از ارزيابي درصد چربي بدن، شاخص هاي ديگري كه معمولاً در ارتباط با تندرستي مورد ارزيابي قرار مي‌‌گيرند، شاخص توده بدني (BMI) ، ضخامت چربي زير پوستي، نسبت دور كمر به دور نشيمنگاه (WHR)  است. بطوري كه WHR يا نسبت دور كمر به نشمينگاه كه يكي از ساده ترين روشهاي ارزيابي توزيع چربي در بدن هستند. براي تعيين خطر بيماريهاي قلبي- عروقي استفاده مي‎شود. كچ، مك آردل (1993) در كتاب فيزيولوژي ورزش اشاره مي‌كنند كه اگر (WHR) در مردان بيشتر از 9/0 باشد بيانگر افزايش خطر مرگ ناشي از بيماري هاي قلبي- عروقي و ساير بيماريها مانند ديابت، بالا بودن تري گليسيريد و پرفشار خوني است (17).
تحقيقات انجام يافته در سالهاي اخير مشخص شده است كه شاخص نسبت دور كمر به دور لگن (WHR) پيشگوي قوي براي بيماري هاي قلبي- عروقي است (6).
با توجه به خطرات ناشي از ناهنجاريهاي تركيب بدني در تندرستي افراد و به طور كلي جامعه، مسأله اي كه در اين تحقيق مطرح است اطلاع از ميزان ارتباط بين مهمترين متغيرهاي تركيب بدني يعني (BMI) ، (WHR) ، درصد چربي بدن با عوامل خطرزاي قلبي- عروقي شامل قند خون ناشتا،‌ كلسترول تام، تري گليسيريد، ليپوپروتئين پرچگالي، ليپوپروتئين كم چگالي و نسبت ليپو پروتئين كم چگالي به ليپو پروتئين پرچگالي (عامل خطر) و همچنين ارتباط آنها با ميزان فعاليت بدني افراد مورد بررسي است.
   امروزه، اضافه وزن و چاقي (به ترتيب نمايه توده بدني  يا BMI بين  9/29-25 و  30   كيلوگرم بر متر مربع (1 )) به شكل اپيدمي جهاني در آمده است، تا جايي كه سازمان جهاني بهداشت (WHO ) واژه    "globesity"را براي آن در نظر گرفته است. اپيدمي چاقي به جوامع صنعتي و پيشرفته محدود نبوده و تخمين زده مي‏شود كه بيش از  115ميليون نفر در كشورهاي در حال توسعه از مشكلات مربوط به چاقي رنج مي‏برند (2). براي نمونه، در يك مطالعه ملي در زنان  60-40 ساله شهري ايران، در 9/38% اضافه وزن و 9/27% چاقي مشاهده شده است (3).
   علاوه بر چاقي، هيپرليپيدمي نيز از مهمترين عوامل خطرساز بيماري‏هاي قلبي – عروقي   است (4) که خود اولين علت مرگ و مير شناخته شده است(5). نكته قابل توجه اينكه چاقي، خود يك عامل خطرساز براي هيپرليپيدمي بوده و هر ساله در كشورهاي مختلف هزينه‏هاي هنگفتي صرف كنترل و درمان چاقي و بيماري‏هاي مرتبط با آن از جمله هيپرليپيدمي مي‏شود كه اهميت پيشگيري و درمان ارزان‏تر آن را بيشتر مي‏كند. براي مثال هزينه‏هاي ملي مربوط به تشخيص، درمان و مديريت اضافه وزن، چاقي و بيماري‏هاي مربوطه در ايالات متحده 5/78 ميليارد دلار در سال  1998تخمين زده شده است (6).
    بيش از  20سال پيش، از آناليز داده‏هاي اولين بررسي ملي سلامت و تغذيه(NHANES-I) آمريكا (7و8) ارتباط معكوس بين دريافت كلسيم و وزن گزارش شد. مطالعه  NHANES-III(9) و مطالعات مقطعي بعدي نشان دادند كه افزايش دريافت  كلسيم با  BMIو وزن پايين‏تر (10و11)، چربي تام بدني كمتر (15-12، 7)، چربي شكمي كمتر (16، 13،12، 7)، محيط كمر كمتر ( 17و 7 ) و حتي برگشت وزن كمتر پس از رژيم‏هاي كاهش وزن (18و12) همراه بوده و اين تاثيرات در سنين كمتر از 18 سال نيز مشاهده مي‏شود


1403/8/24 - فایل سال