فصل اول
صفحه
- آشنايي با مفهوم سيستم و انواع آن
- آشنايي با مفهوم سازمان وانواع آن وكاركردهاي
سازمانهاي رسمي و غير رسمي---------------------
- شناسايي سبك هاي مديريتي،آشنايي با اصول مديريت و
كاربرد آن
فصل دوم
- شناسايي : مفهوم آموزشي و آموزشهاي رسمي وغير رسمي
- شناسايي ويژگيهاي آموزشهاي فني و حرفه اي و نقش آن در
نظام آموزشي
- شناسايي : مفهوم مديريت آموزشي و اصول آن و جايگاه
مديريت آموزشي
فصل سوم
- شناسايي : ويژگيها ،قوانين و مقررات تاسيس ،فرايند اخذ
مجوز و اصول اجراي مقررات و آيين نامه هاي تاسيس آموزشگاه هاي فني و حرفه اي
- آشنايي با مسائل و مسئوليت هاي حقوقي مديريت آموزشگاه
فصل چهارم
- شناسايي : دوره هاي آموزشي قابل اجرا در آموزشگاه
،اصول تشخيص وانتخاب كادر آموزشي ،فرايند برنامه ريزي آموزشي استاندارد مهارت
- شناسايي :اصول تدوين اهداف كلي و جزيي دوره
آموزشي،اصول تحليل محتواي دوره آموزشي ،اصول تامين امكانات آموزشي آموزشگاه و
اصول مديريت
فصل پنجم
·
شناسايي :اصول ارزشيابي جامع و فراگير ،اصول ارزشيابي از اثر بخشي آموزشي
فصل ششم
- شناسايي :پايه هاي اساسي نگارش ،مقررات مكاتبات اداري
،اصول استناد به قوانين و مقررات در مكاتبات اداري
- شناسايي اصول تهيه گزارشهاي مورد نياز آموزشگاه
فصل هفتم صفحه
- شناسايي : مفهوم ارتباط و عوامل تشكيل دهنده آن ،عوامل
مؤثر ارتباطي ،موانع ارتباطي ،اصول برقراري روابط انساني
- آشنايي با اصول روانشناسي عمومي و آشنايي با جامعه
شناسي عمومي
فصل هشتم
·
آشنايي : با اصول مقدماتي حسابداري عمومي ،مراكز مالي و اداري مرتبط با
آموزشگاه
·
شناسايي : تعرفه هاي آموزشي ،در آمد و هزينه ها و اصول نظارت بر امور مالي آموزشگاه
فصل نهم
- آشنايي :با حوادث شغلي وعلل بروز آنها و بهداشت محيط
كار ،با وسايل ايمني و بهداشت كار و كاربرد آنها
- شناسايي اصول پيشگيري از حوادث و رعايت نكات ايمني و
حفاظتي و بهداشت كار
·
اشنايي با عوارض جانبي و اصول انجام كمك هاي اوليه ،آتش سوزي و اصول انجام آتش
نشان.
آشنايي با مفهوم سيستم و انواع آن (سيستم هاي باز و بسته و
كاركردهاي آنها)
نظريه نوين مديريت : تئوري سيستم
چنانكه ملاحظه شد ، نظريه هاي سازماني و شيوه هاي مختلف
مديريت در طول زمان مورد تحول و تكامل قرار گرفته است . در طي ده سال گذشته ، رويه
خاصي زير عنوان «تئوري سيستم» براي بررسي هاي سازماني متداول گرديده است كه ممكن
است به عنوان پايه و مبنائي براي بهم پيوستن و ارتباط نظريه هاي مختلف سازماني و
شيوه هاي متعدد مديريت بكار رود .
ـ تعريف سيستم
اصلاح سيستم به « مجموعه از اجزاء
وابسته » اطلاق مي شود . به عبارت ديگر ، سيستم به معناي يك «كل» بكار مي رود كه
از تركيب اجزاء متعددي تشكيل يافته است . حدود سيستم اصلي و سيستم هاي فرعي هميشه
تابع قواعد و ضوابط يعني نيست به عنوان ، اگر بدن انسان را يك سيستم اصلي فرض كنيم
، هر يك از اجزاء آن (مانند دستگاه گوارش) سيستم فرعي بشمار مي رود ، ولي چنانچه
خود دستگاه گوارش را سيستم اصلي تلقي نمائيم ، اجزاء وابسته (مانند معده ، روده ،
كبد و ...) سيستم هاي فرعي سيستم اصلي (دستگاه گوارش) را تشكيل مي دهند . بهمين
ترتيب در داخل يك سازمان (به عنوان سيستم اصلي) سازمان غيررسمي يك سيستم فرعي محسوب
مي شود ، ولي اگر سازمان غيررسمي خود
سيستم اصلي تلقي شود ، در اين صورت سيستم هاي فرعي رفتار عبارتند از شبكه روابط
اجتماعي ، شبكه روابط تخصصي ، شبكه قدرت و غيره كه قبلاً مورد بحث واقع شد .
(اقتداري ، علي محمد (1310) ؛ ص 640)
ـ سيستم (نظام) عبارت است از
منظومه اي از عناصر و اجزايي كه با هم ارتباط و كنش و واكنش متقابل داشته ، كل
واحدي را به وجود مي آوردند . هر سيستم دراي حد و مرزي است كه آن را از محيط يا
پيرامونش متمايز و با آن مرتبط مي سازد . حد و مرز بعضي سيستم ها ، نفوذ پذير و
بعضي ديگر نفوذ ناپذير است بر مبناي اين خاصيت آنها را به سيستم هاي باز و بسته
تقسيم مي كنند . (علاقه مند ، علي (1321) ص 176)
انواع سيستم
سيستم معمولاً به دو نوع تقسيم مي شود : سيستم باز (open
system) و سيستم بسته (dosed
system)
ـ سيستم بسته :
بيشتر به سيستم هاي مكانيكي
در فيزيك و علوم اجتماعي اطلاق مي شود . سيستم بسته صرفاً با استفاده از نيروهاي
داخلي و بدون ارتباط با محيط خارج مي تواند به كار خود ادامه دهد . در نظريه هاي
كلاسيك ، سازمان به عنوان يك «سيستم بسته» تلقي مي شود كه فقط متكي بر عوامل و
نيروهاي داخلي است و بدون ارتباط با محيط خارج مي تواند مسائل خود را از طريق
سلسله مراتب و تقسيم كار و روابط رسمي در داخل دستگاه حل و فصل كند . يكي از
مشخصات سيستم بسته ، گرايش ذاتي در جهت تعادل ايستا و ركورد و توقف است . به عبارت
ديگر در سيستم بسته بازده دستگاه تناسبي با منابع مصروفه ندارد و اتلاق منابع تا
بي نظمي و اختلال و اقدامات بدون هدف براي حفظ وضع موجود رواج پيدا مي كند . (kast and
Rosenzweiy, op.cit, p.119.)
ـ سيستم باز :
برخلاف سيستم بسته ، در سيستم بازگشايي در جهت تعادل پويا و
رشد و تكامل از طريق ارتباط دائم با محيط خارج ملاحظه مي شود . در اين حالت ،
سيستم با دريافت منابع مادي و انساني و تغيير و تبديل آنها و سعي در ازدياد و
بهبود بازده ، بيش از آنچه نيرو مي گيرد ، نيرو توليد مي كند ، و بدين ترتيب خود
را در مقابل سكون و نابودي حفظ مي كند . در سيستم باز ، دستگاه نه تنها بايستي خود
را با عوامل محيط خارج سازگار سازد ، بلكه دائماً خود را با عوامل متغير داخلي نيز
منطبق مي سازد . (اقتداري ، علي محمد (1310) ص 65)
مفهوم سازمان و انواع آن و كاركردهاي سازمان هاي رسمي و
غيررسمي
سازمان
جامعه امروز ، جامعه سازماني است . كودكان در سازمان هايي به
نام زايشگاه بدنيا مي آيند ، بيشتر سالهاي رشد و پرورش خود را در سازمان هايي به
نام مدرسه مي گذرانند ، و پس از فراغت از مدرسه ، اغلب آنان به نحوي در سازمانهاي
دولتي ، صنعتي ، تجاري يا آموزشي مشغول كار مي شوند . امروزه ، بخش عمده زندگي ما
، در سازمان ها يا در ارتباط با سازمان ها سپري مي شود . در يكي كار مي كنيم و از
خدمات و توليدات سازمانهاي ديگر بهره مند مي شويم . بعضي از آنها بزرگ و پيچيده
اند نظير سازمان هاي دولتي ، صنعتي ، دانشگاه ها و بعضي ديگر كوچك و ساده اند نظير
شركت هاي خصوصي و انجمن هاي دانشجويي .
از اين رو ، گردش امور زندگي ، وابسته به سازمان ها و
پيشرفت و بقاي جامعه ، تابع كار و عملكرد موثر آنهاست .
ـ تعريف سازمان
«سازمان عبارت از يك رشته روابط منظم و عقلاني است كه بين
افرادي كه وظائف پيچيده و متعددي را انجما مي دهند و كثرت تعداد آنان به قدري است
كه نمي توانند با هم در تماس نزديك باشند به منظور تامين هدفهاي مشترك خاصي برقرار
مي گردد»
براي روشن شدن اين تعريف نخست به شرح اموري بپردازيم كه انجام آن براي تشكيل هر
نوع سازمان ضرورت دارد .
1- تقسيم كار : براي همكاري موثر دسته جمعي و لازمه تشكيل سازمان در درجه
اول تقسيم كار و طبقه بندي وظايف است .
2- اخيار و مسئوليت : حدود اختيارات و مسئوليت هاي شاغل در هر شغل بايد معلوم
و مشخص شود .
3- روابط : همكاري افراد در يك گروه متشكل به منظور تامين مقاصد يعني
مستلزم اين است كه روابط آنها با يكديگر معلوم باشد .
برحسب عناصر مذكور در بالا سازمان را مي توان عمل طبقه بندي
وظائف ، تفويض اختيار و تثبيت مسئوليت براي اجراي وظائف ، و تعيين روابط به منظور
همكاري موثر در انجام هدفهاي سازمان تعريف نمود . (اقتداري ، علي محمد (1310) ص
119)
در اينجا به كمك
عناصر و ويژگي هاي مشتركي كه سازمان ها دارند ، مفهوم سازمان را تعريف خواهيم كرد
عناصر و ويژگي هاي مشترك سازمان ها به شرح زيرند :
1- سازمان ها هدف دارند ، يعني براي دستيابي به هدفها و مقاصد يعني به وجود مي
آيند .
2- سازمان ها از تركيب اجتماعي افرادي كه به طور گروهي كار مي كنند ، تشكيل مي
شوند .
3- فعاليت سازمانها استمرار زماني دارد .
4- سامزان ها ، فعاليت خود را از طريق تفكيك وظايف ، از روي برنامه ، و با
استفاده از دانش و فن و ابزار انجام مي دهند .
5- سازمان ها ، واحدهاي يكپارچه و يگانه اي از فعاليت هاي منظم هستند و كار
فعاليت خود را به طور عقلاني و منطقي ، هماهنگ و هدايت مي كنند .
بنابراين سازمان عبارتند از : هماهنگي معقول تعدادي از
افراد كه از طريق تقسيم وظايف و برقراري روابط منظم و منطقي ، براي تحقق هدف يا
منظور مشتركي ، به طور مستمر ، فعاليت مي كنند .
انواع سازمان ها
1- سازمان رسمي : سازمان هاي رسمي به منزله تدابير و وسايلي هستند كه براي
رفع نيازهاي اساسي جامعه بوجود مي آيند و با سير تحولات اجتماعي روز به روز گسترده
تر و پيچيده تر مي شوند . آنها هدفهاي گوناگون و متفاوتي دارند و براي رسيدن به
هدفهاي خود ، طبق برنامه فعاليت مي كنند . فعاليت آنها مستلزم استفاده از منابع
انساني ، مادي و مالي است . سازمان هاي رسمي ، تحت نظم و ترتيب و قواعد و مقررات
معيني فعاليت مي كنند و رفتار و مناسبات افراد در آنها ، تحت الگو و موازين ويژه
اي شكل مي گيرد . چون ويژگي برجسته اين سازمان ها آن است كه رسماً و با قصد صريح
نيل به هدفهاي معين برپا مي شوند ، اصطلاح سازمان رسمي بدانها اطلاق مي شود .
(علاقه مند ، علي (1321) ص 5)
2- سازمان غيررسمي : سازمان غير رسمي الگوي روابطي پديد مي آيد كه در هيچ
نموداري منعكس نيست . در سازمان غير رسمي بر روباط گروهي افراد سازمان استوار است
و نيازهاي فردي و گروهي آنها در شكل پذيري آن موثر است . روابط غيررسمي ، الگوي
روابط رسمي سازماني را تحت تاثير قرار داده ، در نتيجه ، فراگرد تصميم گيري و
مديريت را متاثر مي سازد . سازماندهي ، نظام رسمي همكاري و اشتراك مساعي را پديد
مي آورد . با استخدام افراد و انتصاب افراد در پستها و مناصب سازمان رسمي ، ميان
آنها كنش هاي متقابلي شكل مي گيرد و روابط متقابلي پديد مي آيد كه غالباً در
ساختار رسمي سازمان پيش بيني نشده اند . از اين رو آنها ، براي ارضاي نيازهاي
امنيت ، روابط اجتماعي ، احساس تعلق ، گروههاي غيررسمي را بوجود مي آورند . مي
توان گفت به محض تشكيل سازمان رسمي ، موجبات تشكيل گروههاي غيررسمي ، و در نتيجه
سازمان غيررسمي ، فراهم مي شود .