شرح فایل
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 1
فصل اول : نماد و نگرشي نمادين
1-1 نماد و نگرش نمادين به هستي 6
1-2 نماد و نقش آن در زندگي 10
فصل دوم : سقاخانه
2-1وجود افتراق فضاهاي سنتي و مدرن 13
2-1-1 شناختي از دو واژه «نوگرايي» و «سنت گرايي» 13
2-1-2 گرايش به فضاهاي شهري سنتي 14
2-1-3 مقايسه فضاهاي سنتي و مدرن 16
2-2 فرهنگ واژگاني سقاخانه 18
2-3 علل پيدايش سقاخانه 24
2-4 دو عنصر اساسي در سقاخانه 31
2-4-1 آب 32
2-4-1-1 آب عنصر مقدس و مشترک در اديان پهنه ي ايران زمين 34
2-4-1-2 آب در ديگر آيين هاي باستاني 36
2-4-1-3 آب در اديان و آيين ها 37
2-4-1-3-1 آب در ديانت يهود 37
2-4-1-3-2 آب در مسيحيت 38
2-4-1-3-3 آب در آيين مندائي و صابئين 38
2-4-1-3-4 آب در اسلام 39
الف : بازتاب آب در اسلام 39
ب: آب در عرفان اسلامي – ايراني 40
ج: آب ، واقعه كربلا و آب تربت 42
د: آب و مذهب دو روي يك سكهاند در سقا خانه 45
2-4- 2 آتش 50
2-4-2-1 آتش و نور در ايران باستان 50
2-4-2-1-1 اهميت آتش و نور درجهان بيني آفرينش ايران باستان 53
2-4-2-1-2 آتش و نور واسطوره هاي آن در فرهنگ آريايي 53
2-4-2-2 كاركرد رمزهاي آتش و نور در اسلام 54
2-4-2-3 كاركرد رمزهاي آتش و نور در ايران 55
2-4-2-4 نور و هنر 56
2-5 معماري سقا خانه 57
2-6 عناصر نمادين سقا خانه 60
2-6-1 آينه 61
2-6-2 شمع ( چراغ نفتي ، لوستر ) 63
2-6-2-1 شعله شمع 64
2-6-2-2 سوگند به نور و روشنايي و فروغ و شمع افروزي 66
2-6-2-3 شمع گرداني در مراسم مقدس 67
2-6-2-4 شمع در سقا خانه : آتش و آب 67
2-6-3 قفل 68
2-6-4 آدمكهاي فلزي 70
2-6-5 پنجه 72
2-6-6 چشم 74
2-6-7 ظرف سقا خانهاي 75
2-6-8 ستاره 76
2-7 تزئينات ديگر سقاخانه 76
2-7 -1 کتيبه نويسي 76
2-7-2 سنگاب 80
2-8 رنگ در سقاخانه 81
2-8-1 پيشينه اي از رنگ 81
2-8-2 خواص رنگ سبز 82
2-8-2-1 مسرت بخشي و شاد آور بودن 83
2-8-2-2 تقويت تحمل پذيري و صبر 83
2-8-3 رنگ سبز در سقاخانه 84
2-9 معرفي تعدادي از سقاخانههاي معروف
2-9-1 سقاخانه عزيز الله 90
2-9-2 سقاخانه سردر مجلسي 92
2-9-3 سقاخانه طوقچي 93
2-9-4 سقاخانه آقا ميرزا اسدالله روضاتي 95
2-9-5 سقاخانه در دشت 97
2-9-6 سقاخانه حاج آقا شجاع 99
2-9-7 سقاخانه پنج شنبه دين 101
2-9-8 سقاخانه قديمي رو به روي سردر مسجد جورجيو 103
2-9-9 سقاخانههاي درب امام 105
2-9-9-1 سقاخانه دالان درب امام 105
2-9-9-2 سقاخانه صحن شمالي درب امام 106
2-9-9-3 سقاخانه مجاور درب امام 107
2-9-10 سقا خانه مسجد حكيم 108
2-9-11 سقا خانه هارونيه 109
2-9-12 سقاخانه درب كوشك 110
2-9-13 سقاخانه بيدآباد 110
2-9-14 سقاخانه حاج محمد جعفر 111
2-9- 15 سقاخانه قصر در دشت 112
2-9-16 سقاخانه گرگ يراق 113
2-9-17 سقاخانه گذرهارونيه 114
2-9-18 سقاخانه حاج علي 115
2-9- 19 سقاخانه آقانور 116
2-9-20 سقاخانه تركها 117
2-9- 21 سقاخانه مسجد سيد 118
2-9-22 سقا خانه تاج الدين 119
2-9-23 سقاخانه مسجد لبنان 120
2-9- 24 سقاخانه مسجد ذكر الله 121
فصل سوم : مكتب سقا خانه
3-1 مكتب سقا خانه و پيدايش آن 122
3-2 هنرمندان مكتب سقا خانه 127
3-2-1 منصور قندريز 127
3-2-2 حسين زنده رودي 129
3-2-3 پرويز تناولي 131
3-2-4 فرامرز پيل آرام 133
3-2-5 ژازه طباطبايي 134
3-2-6 جعفر روحبخش 135
3-2-7 مسعود عربشاهي 135
3-2-8 ناصر اويسي 137
3-2-9 صادق تبريزي 138
3-3 تطبيق برخي آثار هنرمندان سقاخانه با ادعيه و طلسمات 139
3-4 نمونهاي ديگر از آثار هنرمندان معاصر با نگاه سقاخانهاي 145
نتيجه گيري 152
گزارش كار عملي 154
منابع 165
اين تحقيق گذري است بر يكي از موضوعاتي كه چندين سالي است پيرامون آن خيلي صبحتي وجود ندارد و يا اگر باشد بسيار محدود است . هنوز هم اين مكان تاريخي – مذهبي كه ريشه در نگرش هاي ديني ما دارد و کم کم با يك سري باورها و عقايد عجين شده ، در نظر بسياري از اهميت خود ساقط نشده و فقط گرد و غبار زمانه بر روي آن نشسته است .
در اين تحقيق سعي كردهام با کنکاشي در تاريخ مطالبي پيرامون علل پيدايش سقاخانه، معماري ظاهري آن ، عناصر ونشانههاي نمادين در آن ، كه هر يك براي مردم معنا و مفهومي دارد را بگنجانم و از ديگر سو به پيوند سقاخانه و هنر پرداخته و نمونه هايي از اين آثار ارائه گرديده است ،كه در طول اين پروژه ميتوانيد ملاحظه فرماييد و با اين آرزو که موثر واقع شود و چه بسا روزگاري ، سقاخانه نذر شما را نيز برآورده سازد.
مقدمه
نخست بايد معني دين و هنر مشخص شود و سپس ربط حقيقي دين و هنر مورد تحقيق قرار گيرد تا در نهايت بتوان براي پرسش مذكور پاسخي مستدل يافت .
«دين به معناي كل عبارت است از مجموعه فرامين ، قواعد و دستورات و احكام الهي كه براي خير و سعادت و كمال انسان توسط پيامبران به بشر ابلاغ شده است . عنايت دين خير و كمال مطلق است و كمال مطلق زيبايي حقيقي و جمال مطلق است . دريافت حقيقت مطلق ، شهودي است و عشق ذاتي ابناي بشر به حقيقت مطلق (حقيقة الحقايق) منشا شهود است و شهود ميسر نشود الا به مسير روح درعالم قدس و استغراق در درياي وحدت و آشنا شدن ذوق به توحيد . »
حقيقت دين ، معرفت الهي است . موضوع و هدف دين ،وجود مطلق (خداوند) است وشريعت ( دين ) راه و رسم الهي شدن را به انسان ميآموزد تا صفات الهي در وجود انسان تجلي يابد و به مقام خليفه الهي رسد .
الذي احسن كل شي خلفة و خدا كسي است كه هر چه را آفريد ، نيكو آفريد (آفريده او در نهايت حسن و زيبايي است ) .
در جهان چو حسن يوسف كس نديد حسن آن دارد كه يوسف آفريد
حضرت امام ( ره ) در كتاب شريف دعاي سحر ميفرمايند :« بهاء به معناي زيبايي است و زيبايي عبارت است از وجود ، پس هر چه خير و زيبايي و سناهست همه از بركات وجود است و سايه آن است تا آن جا كه گفتهاند مساله اينكه وجود عبارت از خير و زيبايي است همه از بديهيات است پس وجود، همهاش زيبايي و جمال و نور و روشني است و هر قدر وجود قويتر باشد زيبايياش عامتر و زيباتر خواهد بود .»
وجود تجلي واجب الوجود است . اين تجلي و ظهور ، جلوه ي كمال مطلق و جمال مطلق و مساوي زيبايي است . اگر زيبايي ذات هنر باشد غايت هنر به امر خارج از ذات دلالت ندارد . پس غايت هنر همان حقيقت ذاتي آن و حقيقت ذاتي هنر ، زيبايي حقيقي است . از اين باب ،موضوع و هدف ، دين و هنر امري واحد است . در هنر زيبايي حقيقي وجود مطلق و به عبارتي جمال مطلق است و از حيث تفاوتي ميان موضوع دين و هنر نيست .
« فلوطين معتقد است :« جسم زيبا از طريق بهرهيابي از نيروي صورت بخشي كه از صور خدائي ميآيد ، وجود پيدا ميكند . عقل و هر چه از عقل فيضان مييابد زيبايي اصيل روح است نه زيبايي ناشي از امور بيگانه و بدين جهت است كه ميگويند روحي كه نيك و زيبا شود همانند خدا ميگردد زيرا خدا منشا بخش بهتر و زيباتر هستي و به عبارت بهتر منشا خودهستي يعني زيبايي است . روح ، موجودي خدائي و خود جزئي از زيبايي است و به هر چه نزديك شود و دست يابد ، آن را تا آن حد كه قابليت بهرهوري از زيبائي دارد ، زيبا ميسازد ، اگر بيني كه زيبا نيستي همان كن كه پيكر تراشان با پيكر ميكنند ، هر چه زيادي است بتراش و دور بينداز ، اين جا را صاف كن ، آنجا را جلا بده ، كج را راست كن و سايه را روشن ساز و از كار خسته شو تا روشنايي خدائي فضيلت ، درخشيدن آغاز كند و خويشتن داري را برا و رنگ مقدسش بيني ،روح اگر خود زيبا نباشد زيبايي را نميتواند ديد از اين رو كسي را كه ميخواهد نيكي و زيبايي را ببيند نخست خود را بايد همانند خدا كند و نيك و زيبا شود .»
اگر ذات هنر ديني است ، صورت هنر هم تجلي همان ذات است و صورت از ذات خود نميتواند تخلف كند . اين صورت ، صورت محسوس است و در هنرهاي تجسمي كه با عينيت سروكار دارد صورت جسمانيه ناميده مي شود .
« ميكل آنژ» ميگويد :« هنر خوب براي نزديكي به پروردگار است و در واقع جلوهاي از مظاهر زيبايي اوست .... نقاشي خوب ذرهاي از كمال حق و نشانهاي از آواي موسيقي جان بخش آنست .... پس كفايت نيست استادي چيره باشي . بايد روحت صفا داشته باشد و سلامت فكرت از روح القدس نشأت گيرد .
«چکشم سنگهاي سخت را صورت ميدهد دستم آن را بر ميگيرد هم فرمان ميدهد يا آن را زيرو رو ميسازد . بنابراين نيروي ديگري است كه سنگ سخت را نرم ميكند و چكش خداوند است كه زيبايي ميآفريند . من وبسياري مثل من ، وظايفشان را چون فرماني كه از طرف پروردگار به آنان داده شده ، انجام مي دهند من با وجود ضغف و پيري ، به سبب عشق به پروردگارم كه همه اميدم بسته به اوست به هيچ وجهي از وظايفم دست برنخواهم داشت . »
« مير عماد حسني » بر بيان صفات كاتب ( خوشنويس ) چنين مينويسد :« بدان كه كاتب بايد از صفات ذميم احتراز نمايد زيرا كه صفات ذميمه در نفس علامت بياعتدالي است و حاشا كه از نفس بي اعتدال كاري آيد كه در او اعتدال باشد .» و حال نگاهي گذرا مي اندازيم به موضوع پروژه سقاخانه اين ساحت پاك و مقدس ، اين جگر پارهي باور مردم ، مكاني كه نامش يادآور گلوهاي تشنه و سيراب شده است و منظرش از خنكاي طراوت و نمناكي فضا ، تا وجود آب و خيسي در و ديوارش حكايتگر سرگذشت ويژه خود است .
حكايت گوشهاي از فرهنگ اجتماعي مردم پيشين اين مرز و بوم است كه توجه واحترام به آن بخشي از ذهنشان را به خود مشغول ميداشت . سقاخانه ؛محلي كه هنوز مردم بر آن دست و پيشاني و لب ميسايند تا مراد خود گيرند . اين تراوشگاه انديشهي يقين و حاجت كه بامدادان تواضعگاه عابران مصفا بوده و پسينگاهان پذيراي خسته از سركارآمدگان روز به پيالهاي آب .
سقاخانه ، تجسم عيني پارهاي از فرهنگ اعتقادات ديني مردم اين ديار است ، كه با هر گره و قفل و نشاني كه به در و ديوارش زده شده ، داستاني از آرزوها و گرفتاري حاجتمندانش را در بر دارد .
«در فرهنگ سقاخانه ، نگاه به زندگي جور ديگري است . اگر چه آدمها خود را از آن سيراب ميسازند ولي : گره ميزنند تا گره كارشان گشوده شود .
قفل ميكنند تا كليد بن بستهاي زندگيشان رابجويند .
پول ميريزند تا قرضشان ادا گردد.
شمع ميافروزند تا تيرهگي را بنده سازند .
نشاني ميكوبند تا دست اقبالي در بختشان را بكوبد .
و به عين ميبخشند تا به ذهن طلب كنند .
در اين فرهنگ صحبت از سادگي دلهايي است كه رنگ تدليس و تلبيس به خود نگرفتهاند و پاكي دل خويش را به شباهت آينهاي قلمداد كردهاند،كه پاسخ طلب حاجتشان را در آن ، هم چون تصويري ناپيدا به انتظار مينشيند
- پرداخت با کلیه کارتهای بانکی عضو شتاب امکانپذیر است.
- پس از پرداخت آنلاین، بلافاصله لینک دانلود فعال می شود و می توانید فایل را دانلود کنید. در صورتیکه ایمیل خود را وارد کرده باشید همزمان یک نسخه از فایل به ایمیل شما ارسال میگردد.
- در صورت بروز مشکل در دانلود، تا زمانی که صفحه دانلود را نبندید، امکان دانلود مجدد فایل، با کلیک بر روی کلید دانلود، برای چندین بار وجود دارد.
- در صورتیکه پرداخت انجام شود ولی به هر دلیلی (قطعی اینترنت و ...) امکان دانلود فایل میسر نگردید، با ارائه نام فایل، کد فایل، شماره تراکنش پرداخت و اطلاعات خود، از طریق تماس با ما، اطلاع دهید تا در اسرع وقت فایل خریداری شده برای شما ارسال گردد.
- در صورت وجود هر گونه مشکل در فایل دانلود شده، حداکثر تا 24 ساعت، از طریق تماس با ما اطلاع دهید تا شکایت شما مورد بررسی قرار گیرد.
- برای دانلود فایل روی دکمه "خرید و دانلود فایل" کلیک کنید.