نبرد قادسيه

2,500 تومان می‌توانید توسط تمام کارت‌های بانکی عضو شتاب خرید خود را انجام داده و بلافاصله بعد از خرید فایل را دریافت نمایید. خرید و دانلود فایل سوال از فروشنده راهنمای دریافت
  • اطلاعات و مشخصات فایل
نبرد قادسيه
  • کد فایل: 6227
  • قیمت: 2,500 تومان
  • فرمت فایل دانلودی: .zip
  • حجم فایل: 50 کیلوبایت
  • تعداد مشاهده: 667 بازدید
  • تعداد صفحات: 63 صفحه
  • اطلاعات فروشنده

شرح فایل

مهاجرت اعراب به ايران:
مهاجرت اعراب به ايران از راه خشكي و از سمت عراق بوده است. و از روزگاران بس كهن مردم فقير آن سرزمين  كه سامي نژاد هستند پي در پي در جستجوي چراگاه و زمينه هاي بارور به سوي شمال  كوچ مي كردند از سه هزار سال پيش از ميلاد مسيح آباديهاي شمالي اين سرزمين كه كشورهاي عراق، سوريه، فلسطين، لبنان كنوني كه هلال خصيت ناميده مي شد، يعني سرزمين هلالي بار آور، مورد توجه عربها باديه قرار گرفت، و برنشان اين كوچهاي پياپي دراز تاريخ ساكنان اين سرزمين  توانستند با كوچهاي پي در پي، دولتهاي سامي نژاد قديم چون اگر، بابل و دولتهاي آرامي و كنعاتي  فنيقي و بحراني را در هلال پيدار سازند، اكنون از اين رو تيرهاي سامي نژاد مزبور ناگريز در جستجوي چرا گاه و آب با حواشي خود از آنجا به سرزمينهاي آباد شمالي كوچ نمايند. بنابراين عراق و سوريه و فلسطين كه شبه جزيره عربستان در مسان آنها واقع و دريا يا كوهستان يابند ميانه آنها نبود از روزگار ديرين كوچگاه عربها بوده است.
از جمله قبايلي كه در اواخر سلسله اشكاني و اوايل روزگار ساسانيان به ايران آمدند يكي طوايف بنوالعلم بوده كه به داخل ايران مهاجرت كرد، اين قبيله در پيش از اسلام در ايالت خوزستاني در هويزه و مناذركبري در شمال غربي اهواز مسكن داشتند و از بوميان آنجا به شمار مي رفتند و در هنگام حمله اعراب به ايران به ياري هم فراوان خود برخاستند با مهمانداران ايراني خويش جنگيدند و چون عربها بر خوزستان دست يافتند. به بصره كه شهري جديد الاحداث بود كوچيدنددر زمان ساسانيان در ايان پادشاهي  اردشير اول (41- 266) قابل ازد در كرمان تحت فرمانروايي ايران سكونت اختيار كرده بودند البته در بحرين نيز قبايل بني تميم و عبد القيس زير نفوذ ايران بودند، در حيره نيز تنوفيان بر بخش بزرگي از عربستان حكومت داشتند و عموماً خراجگذار دولت ايران به شمار مي رفتند و در واقع رغيب ايران بودند، بنابراين از روزگار ديرين ايران به درجات مختلف با اعراب  نزديكي  و مناسبات دوستانه داشته است. ولي با اين حال، ايرانيان حتي المقدور از مهاجرت اعراب به ايران جلوگيري مي كردند و در اين زمان عشاير بسياري از اعراب صحرانورد دو روي به مهاجرت آورده و به مرزهاي ايران نزديك شده بودند و اگر جلوگيري ساسانيان از ايشان توسط دولت دست نشانده حميره نبود در اندك زماني سراسر عراق و خوزستان و پارسي را عشاير عرب فرا مي گرفتند، چون اين عشاير فقير در مرزهاي ايران خطر بزرگي براي كشور به شمار مي رفتند، شخص ياران ساساني همواره مراتب جلوگيري از ايسان بودند. حتي پادشاهان عرب حيره كه تحت حمايت ايران بودند وظيفه مهم ايشان نگاهداري مرزها و دوراندن آن عشاير عرب از خاك ايران بود، چنانكه همين وظيفه را عنانيان پادشاهان دست نشانده روم در مرزهاي سوريه انجام مي دادند.
ولي با اين حال اعراب از ضعف دولت ها استفاده كرده به ايران هجوم مي آوردند و دست به قتل و غارت مي زدند چنانچه شاهپور دوم ( ذوالاكتاف) اعراب بنوتغلب و بنوبكر را كه باعث خراجي ايران شده بودند گوشمالي داد و همچنين در زمان خسرو اول (انوشيروان) دسته اي از قبيله ليزاياد از فرات گذشته در عراق و جزيره به تاخت و تاز و چپاول پرداختند و جنگي با ايرانيان كرد، مردمي انبوه را بكشند اين جنگ در تاريخ عرب به نام دير الجماجم معروف است زيرا آن واقعه در نزديكي ديري رخ داد كه تازيان از كمر كشتگان پشته اي ساختند، خسرو انوشيروان سپاهيان را به دفع ايشان فرستاد و ايشان را هلاك كرد.
 
حملات عرب پس از اسلام:
قرنها به اين سان گذشت و اعراب پيوسته به انبوهي شمار و سختي معيتشان مي افزود و ناگزير بودند موانع ايران ورودي و مصر را از پيش برداشته و براي رسيدن به زندگي بهتر راه مهاجرت را بر روي خود باز كنند. در اين هنگام پيغمبر اسلام (ص) لواي دعوت بر افراشت و اعراب را به پذيرش اين اسلام دعوت نمود.
و اين، پيدايش اسلام در جزيره العرب قطعاً مهم ترين رويداد هزاره اول تاريخ مسيحيت بوده اين حادثه نه تنها نقشه جغرافيايي شرق را عوض كرد همچنين سرنوشت و ميسر زندگي كم تر از نيمي از بشريت را تغيير داد و به تاريخ جهتي نو بخشيد، اسلام اعراب را از قيد عادت و غرائز بياباني و نيمه وحشي به ويشان رهايند و آنان را تحت يك برادري جامع جهاني و نظم اجتماعي در آورد و از آنان افراد خوبي ساخت، اين سازنده ترين خدمت: اين اين است، شود و هيجان برخاسته از تبليغ مذهبي كه در تغيير روحيه درنده خويي آنان بكار رفت، اعراب آن را برنامه توسعه طلبي شان دانستند و در نظر آنان اشغال فيزيكي سرزمين را مقدمه ضروري گسترش ايشان بود. 
اما در انجام اين مقصود مشكات فراوان وجود دانست چون از يك طرف روحيها متصرفات خود را تا شمال غربي و ايراني ها دامنه نفوذ خويش را تا جنوب غربي و مشرق عربستان توسعه داده بودند و اين امر مسلم بود كه اگر حضرت رسول و جانشينان وي در صدد بسط نفوذ اسلام  بر مي آمدند در نواحي مزبور با منابع روليتن روم و ايران اصطحكاك پيدا مي كردند، بالنتيجه بين مسلمين و قواء روم و ايران محارباتي به وقوع پيوست. برخوردهاي تا زان با ايرانيان و تاخت و تاز آنها به اين سرزمين گر چه به دست آويز دين وزير لواي اسلام بوده اما انگيزه اصلي آن براي بيشتر ايشان همان بود كه همواره ملتهاي تازه نفس پر جمعيت و فزاينده و تنگدست و بد خاك را به تجاوز به سرزمينهاي آباد بر مي انگيز و آن همانا به دست آوردن گشايش و آسايش در زندگي است، ظهور اسلام اين امر طبيعي ( مهاجرت مردم تازه نفس و گرسنه از سرزمين خشك و بي حاصل به سرزمينهاي حاصلخيز ) را سامان داد. سلطه تازيان باري انحطاط دولت ايران و روم كه در اين زمان به متنهاي خود رسيده بود كار حمله و مهاجرت عربها را به آن كشور آسان كرد.
و اين انحطاط در ايران به اين شكل بود كه ظهور اين حنيف اسلام و بعثت پيامبر اكرم (ص) و هجرت آن حضورت از مكه به مدينه ( 622م.) مصادف بود با دوران پادشاهي خسور دوم ( پرويز) و جنگهاي وي با هر مل امپراطور روم كه از سال 63 تا 627 طول كشيد و پس از كاميابي  مقدماتي به شكست ايرانيان و خلع خسرو از سلطنت پايان يافت، اين جنگهاي بيست و چهار ساله دولت نيرومند ساساني را به ضعفي عظيم دچار كرد و هرج و مرج دربار ساساني بعد از خلع خسرو پرويز نيز به حدي بود كه هر پادشاه سپس از سلطنتي كوتاه بر اثر مرگ با قتل  يا خلع به پادشاهي ديگر تبديل مي يافت و هيچكس را براي اطلاح اوضاع فرصتي نبود، مخارج كمر شكن دربارها مايه تحميل ماليات سنگيني بر مردم شده بود كه طبعاً مي بايست به وسيله  طبقه دوم يعني كشاورزان و پيشه وارن پرداخته شود. طبقات عاليه و روحانيون از رفتار خود مردم را به ستوه آوردند، اختلاف ديني ميان پيروان زردتشت و مزدك و ماني و بود او عيسي در موانع مختلف مملكت به نهايت رسيده بود و با چنين وضع خلاف و دشمني در ميان طبقات ممتاز يعني طبقه حاكمه كشور نيز به شدت جريان داشت و آثار  انقراض و پريشاني دولت كهن ساساني هويدا بود.
بنابراين ياران در اواخر دوره ساساني مساعد هر گونه اقدامي بود و اين واقعيتي است كه كليه ايران شناسان داخلي و خارجي بر آن اتفاق نظر دارند.
مسائلي كه ذكر شد تاب و توان مردم ايران را ربوده بود، و همگي ناراضي به نظر مي رسيدند و روح آريائي در جستجوي آزادي فكر دو انديشه و جسم او در طالب عدالت اجتماعي و مساوات بود يعني دقيقاً همان چيزي كه دولت ساساني با آن شدت بيگانه بود. در آن طرف اعراب كه اينك انديشه سياسي يافته و با دستاويزي بسيار موثر به نام اسلام به اتحاد نسبي قبيله اي رسيده بودند در همان روزهاي اوليه كسب قدرت و تثبيت خلاقيت عربي به تدارك تحقق آمال ديرينه خويش پرداختند.
اعراب با سلاح جديد خودسري نام داشت همه مردم روي زمين را به يكتا پرستي و برابري و برادري مي خواند و اين نداي توحيد  و مساوات و عدالت طبقه مظلوم و محروم اجتماع را كه بيش از ديگر طبقات بودند به خود جلب كرد، آنان كه راه نجاتي يافته گروه گروه به اين جديدي در آمدند و طومار رسم كهن را در هم نورديدند، پيغمبر اسلام همه اعراب جزيره العرب را چه در داخل و چه در خارج از مرزهاي عربستان با هم متحد ساخته و به اين مبين اسلام درآورد. و وعده ايشان به قوم خود اين بود كه اگر دين وي را بپذيرند عراق و ايران و سوريه از آن ايشان خواهد شد. بنابراين اعراب مسلمانيكه در تنگي  معيشت مي سوختند به اميد اينكه اگر فاتح شوند سرزمين هاي سر سبز و خرم عراق و ايران و سوريه و مصر را تصرف خواهند كرد و اگر كشته شوند تهيه شده و به بهشت جاويدان رخت خواهند بست دعوت آن حضرت را لبيك گفته، تا در زمان جانشينان او به كشور گشايي بپردازند.
پس از رحلت آن حضرت جانشينان پيامبر كه خلفاي راستين بودند  شيوه وي را در اتحاد قبايل ادامه داده ولي چون كشور حيره در شمال شرقي جزيره العرب زير سيطره ايرانيان بود و از ميان بردن آن دولت بدون مداخله حاميانشان يعني ايران عملي نمي گرديد بالطبع پاي دولت ايران را به ميان كشيد از بدبختي ايرانيان از بين رفتن دولت حيره كه دروازه ايران محسوب مي شد به آساني امكان پذير نمي گشت.
فتح تيسفون:
شهر تيسفون، شهر بسيار بزرگي بود كه نخست در زمان سكلي‌ها ساخته شده و در دورة اشكانيان و ساسانيان بر وسعت آن افزوده گشته و در آن زمان شايد بزرگ‌ترين شهر جهان بود. هفت محله بزرگ داشت كه هر يك شهر جداگانه به شمار مي‌رفت به همين جهت اعراب آنها را  مداين شعبه مي‌گفتند و بعدها خلاصه كردند و مداين گفتند يا اينكه چون شهر تيسفون بدو قسمت عمده در دو طرف دجله تقسيم مي‌شد آنرا مداين گفته‌اند ولي اين روايت دوم ضعيف است.
اين شهر تقريباً در 30 كيلومتري جنوب شرقي بغداد كنوني ساخته شده بود و تقريباً آبادي آن از دو سوي دجله مساوي بود. در طرف مغرب سلوكيه از سال 312 تا 310 پيش از ميلاد سلوكرس اول موسس سلسله يونني سلوكي ساخته و پس از انقراض سلوكيان مقر زمستاني پادشاهان اشكاني شده بود.
بيشتر مردم تيسفون از بوميان بين النهرين و از ساميان آرامي بودند و اين شهر را به زبان خود با خودي يا مديناثا مي‌گفتند و همين لكه است كه به زبان تازي مدينه شده كه مداين جمع مي‌يندند كه مجموعه هفت شهريور نزديك به هم در دو جانب دجله بود.
فتح اين شهر (تيسفون) از چند جهت براي اعراب اهميت داشته، ابتدا اينكه اين شهر از نظر نظامي ضرورت تام دارد و تسلط بر پايتخت امپراطوري ايران كه جايگاه اصلي اقتدار شهر از نظامي ضرورت تام دارد و تسلط بر پايتخت امپراطوري ايران كه جايگاه اصلي اقتداد اين امپراطوري در عراق بوده باعث تسلط بر مركز فرماندهي و در نتيجه از ميان رفتن حكومت ايران در عراق ميشد، همچنين در نظر اعراب تسخير مدائن براي سازماندهي سرزمينهاي فتح شده در آينده اهميت داشته، بنابراين مدائن نقطة‌ عطفي خواهد شد براي تعيين مرز سرزمين‌هاي مفتوحه توسط سپاهي كه به عراق گسيل شده. كه وارث مدائن بعدها كوفه است، و از ديگر اهميت اين شهر براي اعراب دست يافتن به خزائن ساسانيان و ترس از اينه مبادا اين خزائن از دسترس آنها دور شود و همين امر آنها را وا داشته هر چه زودتر مدائن را تسخير كنند.
بنابراين عوامل، اعراب پس از تسخير و به اردشير بدون هيچ توقف به سمت مدائن مي‌روند، از اين رو است كه مرحلة هماسي گذر از رود دجله آغاز مي‌شود، زيرا پلهايي كه بر دجله بود توسط ايرانيان بريده شده بود تا مسلمانان از آن عبره نتوان كرد. از اين رو سعد وقاص قرار داد كه : اي ياران مصلحت چنان است كه روزي چند اينجا فرود آييم و درنگ نماييم تا بر آب پل ببنديم و بر آن سوي آب شده كار كفار را كفايت كنيم يكي از مسلمانان گفت:
ابن امير آن خدايي كه ما را از خشكي نگاه داشت در آب روان هم نگاه دارد. صلاح چنان است كه به زودي از آب بگذريم تا كفر را ز دست ما به سلامت نرهند و رعبي از مسلمانان در دل ايشان افتد. سعد گفت: همچنين  است وليكن در اين وقت آب دجله طغيان دارد.
آن مرد گفت: اي امير من خوشبختي را با اسب در آب مي‌اندازم و واثقم به فضل حق سبحانه و تعالي كه مرا و اسب مرا نگاه دارد. اين بگفت و بانگ بر اسب زد و در آب انداخت. عقب او هلفام بن حارث العقيلي كه يكي از چابك سواران و نيزه‌گذاران عرب بوده اسب در آب انداخت، چون لشكريان چنان ديدند كه بسر خنلان و اميران اسب به آب زدند تمامي لشكر اسبان را تازيانه زده به آب در رفتند و به آواز بلند تكبير مي‌گفتند. بعد از آن سعد وقاص نيز در عقب ايشان اسب در دجله انداخت. خداي سبحانه حمله را به فضل خود يارش كرده به سلامت آب را تمبره كردند كه يك سوار و يك اسب از تمامي لشكر غرق نشد و هيچ زياني نرسيد.


خرید و دانلود فایل
  • قیمت: 2,500 تومان
  • فرمت فایل دانلودی: .zip
  • حجم فایل: 50 کیلوبایت

راهنمای خرید و دانلود فایل

  • پرداخت با کلیه کارتهای بانکی عضو شتاب امکانپذیر است.
  • پس از پرداخت آنلاین، بلافاصله لینک دانلود فعال می شود و می توانید فایل را دانلود کنید. در صورتیکه ایمیل خود را وارد کرده باشید همزمان یک نسخه از فایل به ایمیل شما ارسال میگردد.
  • در صورت بروز مشکل در دانلود، تا زمانی که صفحه دانلود را نبندید، امکان دانلود مجدد فایل، با کلیک بر روی کلید دانلود، برای چندین بار وجود دارد.
  • در صورتیکه پرداخت انجام شود ولی به هر دلیلی (قطعی اینترنت و ...) امکان دانلود فایل میسر نگردید، با ارائه نام فایل، کد فایل، شماره تراکنش پرداخت و اطلاعات خود، از طریق تماس با ما، اطلاع دهید تا در اسرع وقت فایل خریداری شده برای شما ارسال گردد.
  • در صورت وجود هر گونه مشکل در فایل دانلود شده، حداکثر تا 24 ساعت، از طریق تماس با ما اطلاع دهید تا شکایت شما مورد بررسی قرار گیرد.
  • برای دانلود فایل روی دکمه "خرید و دانلود فایل" کلیک کنید.

نام
ایمیل
تلفن تماس
سوال یا نظر