جهانی شدن و فرهنگ جان تاملینسون

فهرست مطالب
جهانی شدن و فرهنگ -------------------------------------------------------------------1
جهان شدن به عنوان ارتباط پیچیده--------------------------------------------------------1
فرهنگ،بعدی از جهانی شدن-------------------------------------------------------------3
چرا فرهنگ برای جهانی شدن اهمیت دارد؟-------------------------------------------------4
چرا جهانی شدن برای فرهنگ اهمیت دارد؟--------------------------------------------------4
2- مدرنیته جهانی----------------------------------------------------------------------5
مدرنیته جهانی به عنوان دوره تاریخی-------------------------------------------------------6
جهانی شدن،«پیامد مدرنیته»-------------------------------------------------------------7
بد گمانی به مدرنیته جهانی--------------------------------------------------------------9
نتیجه گیری---------------------------------------------------------------------------9
3- فرهنگ جهانی: رویا،کابوس ها و تردید ها------------------------------------------------10
رویا ها:تصورات تاریخی درباره یک فرهنگ جهانی--------------------------------------------10
کابوس ها:فرهنگ جهانی به عنوان اسپریالیسم فرهنگی----------------------------------------11
فرهنگ جهانی ، دیدگاه شکاکانه ---------------------------------------------------------11
4- منطقه زدائی: شرط فرهنگی جهانی شدن------------------------------------------------12
مفهوم «منطقه زدائی»-----------------------------------------------------------------13
تجربه معمولی منطقه زدائی-------------------------------------------------------------14
منطقه زدائی در حاشیه ها--------------------------------------------------------------16
دور گر شدن فرهنگی------------------------------------------------------------------16
5- پیام رسانی و تجربه فرهنگی ---------------------------------------------------------17
وساطت و ارتباط----------------------------------------------------------------------18
هم جواری با واسطه: باز تعریف صمیمیت---------------------------------------------------19
صمیمیت جسمیت نا یافته--------------------------------------------------------------19
همجواری با واسطه:دخالت تلوزیون و کم شدن فاصله اخلاقی-----------------------------------21
6-امکان جهان وطنی------------------------------------------------------------------22
جهان وطنی: ایده، ایدئولوژی، ایده آل------------------------------------------------------23
جهان وطنان و بی جهان شهر------------------------------------------------------------25
نتیجه گیری: دراز کردن دستان کوتاه هم بستگی--------------------------------------------27
فصل ((1))
*جهانی شدن و فرهنگ:
جهانی شدن در ذات فرهنگ مدرن نهفته است،و راه و رسم های فرهنگی در ذات جهانی شدن.
جهانی شدن تنها عامل تعیین کننده تجربه فرهنگی مدرن است و نه این معنا را می دهد که فقط فرهنگ است که همچون کلیدی مفهومی قفل پویش درونی جهانی شدن را می گشاید. بنابر این مدعی نیستم که سیاست و اقتصاد جهانی شدن از شرحی فرهنگی که تقدم مفهومی دارد تبعیت می کنند.
اما بر این باورم که فرآیند های دگرگونی ساز عظیم دوران ها را ،که با جهانی شدن توصیف می شوند،    نمی توان به درستی فهمید مگر آن که آنها را با واژگان مفهومی فرهنگ در یابیم ، به همین سان، بر این باورم که این دگرگونی ها بافت تجربه فرهنگی را تغییر می دهند، و در واقع بر درک، از مفهوم فرهنگ در دنیای مدرن تاثیر می گذارد. جهانی شدن و فرهنگ هر دو مفاهیمی هستندکه عمومیت گسترده ای یافته اند و خاص و عام درباره معانی آنها بحث کرده اند.
جهانی شدن به عنوان ارتباط پیچیده:
برای بنای این درک،از دریافت ساده و پایه ای و نسبتا پذیرفته شده از جهانی شدن که یکی از شرایط تجربی دنیای مدرن است آغاز می کنیم، چندی که ارتباط آن را ارتباط پیچیده  (complex connectivit) می نامم . منظور من از این مفهوم آن است که جهانی شدن شبکه ای به سرعت گسترده یابنده و همیشه متراکم شونده از پیوند های متقابل و وابستگی های متقابل است که وجه مشخصه زندگی اجتماعی مدرن به شمار می رود اندیشه ارتباط به این یا آن شکل در بیشتر شرح های معاصر درباره ی جهانی شدن یافت می شود.
نمونه ی نوعی این شرح ها ، شرح یک گرو است که جهانی شدن را «تشدید صرف پیوندمتقابل جهانی» می دارند و بر چندگانگی پیوند هائی تاکید می کند که جهانی شدن بد ات نهاده است.
دارد:«امروزه،کالا،سرمایه،مردم ،دانش،تصویر،بزه کاری،آلوده کننده ها،موادمخدر،مد و اعتقادات همه به راحتی از مرز کشور ها عبور می کنند.
وظیفه گسترده نظریه جهانی شدن این است که هم منابع این ارتباط پیچیده را بشناسد و هم دلالت های آن را در گسترده های گوناگون زندگی اجتماعی تفسیر کند. یکی از جالب ترین ویژگی های ایده جهانی شدن این است که به نظر می رسد هر نوع معنایی به راحتی و بر فراوانی از آن استنباط می شود.
*ارتباط و هم جواری:
ایده ی ارتباط ممکن است به معنی هم جواری (proximity) جهانی- مکانی فزاینده گرفته شود: آن چه مارکس درگروندریسه آن «نابودی مکان توسط زمان»نامیده و آن چه دیدید ها روی آن را «فشردگی- مکانی» خوانده است. منظور از این هم جواری کم شدن فاصله ها از طریق کاهش چشم گیر مان پیمودن آنهاست، چه بطور فیزیکی «مثلا از طریق سفر هوایی» و چه به گونه ای تصوری «از طریق انتقال اطلاعات و تصاویری که از رسانه های الکترونیکی ارسال می شود». هم جواری ایده ای است که وضعیت مدرنیته جهانی را توصیف می کند و از حقیقت خاص خود برخوردار است و به طور کلی یا جایگاهی پدیدار شناختی دارد یا مقامس استعماری.
ارتباط و یکپارچگی (unicity) جهانی:
ارتباط احاطه ی جهانی دارد و از همین رو به معنی «یک پراچکی» معیثی است: معانی که طبق آن جهانی دارد برای نخستین بار به یک محیط اجتماعی و فرهنگی واحد تبدیل می شود. اگر در گذشته می توانستیم
فرآیند ها و راه و رسم های اجتماعی و فرهنگی را مجموعه ای از پدیده های محلی و نسبتا مستقل درک کنیم ، اکنون جهانی شدن دارد دنیا را به یک «مکان واحد» تبدیل می کند نمونه های بدیهی این امر درگیر شدن امور اقتصادی دولت های ملی و در آمدن آنها به صورت یک اقتصاد سرمایه دارد جهانی، یا تبدیل سریع اثرات زیست محیطی صنایع محلی به مسایل جهانی است.
فرهنگ،بعدی از جهانی شدن:
فرهنگ که یک مفهوم و یک امر موجود است دقیقا چه رابطه ای با جهانی شدن دارد؟
یکی از پاسخ های رایج به این پرسش این است که فرهنگ،بعدی از جهانی شدن است. جهانی شدن را اکنون وسیعا پدیده ای «چند بعدی» می دانند-توصیفی که به ظاهر به مساله است اما ،اگر به اندازه کافی جدی گرفته شود، استلزام هائی را برای تجزیه و تخلیل (دست کم فرهنگی) می طلبد.